آمیخته بازاریابی ( آمیزه بازاریابی ) Marketing Mix از مهمترین مفاهیم بازاریابی است. بازاریابان حرفهای و متخصصین از آن برای تعیین استراتژی بازاریابی در جهت جذب و حفظ مشتری استفاده مینمایند . آمیخته بازاریابی از عواملی تشکیل شده است که در کنترل مدیریت هستند. دو مفهوم از معروفترین این مفاهیم 4P's و 7P's است.
در تحلیل استراتژیک ، معمولاً 4P's را برای شرکتهای تولیدکنندهی محصول و 7P's برای شرکتهای خدماتی معرفی مینمایند.
باارزشترین چیزی است که به مشتری ارائه میگردد اما لزوماً، این محصول، ملموس نیست. اساساً یک شرکت یا یک محصول جدید معرفی و یا محصول کنونی خود را توسعه میدهد. شامل : کیفیت، مشخصات و ویژگیها، سبک، برندینگ ، وارانتی، خدمات پس از .
واقعیت افزوده در بازاریابی و گامهای نخستین را برمیدارد . واقعیت افزوده خود از دل داستانهای علمی و تخیلی بیرون آمد و بهواسطه تکنولوژی موجود عملی شد و اکنون به علت وجود برنامه متعدد ، میتوان در زندگی روزمره از آن استفاده نماید. ابتدا بگذارید این واقعیت افزوده Augmented Reality : AR را تعریف نماییم .
اصطلاح واقعیت افزوده را میتوان به چند حالت تعریف نمود، شاید بهترین تعریف این باشد : ترکیب دادههایی از دنیای واقعی و فیزیکی به آنچه با ابزارهای دیجیتالی ساختهشده است برای ساخت یک چیز جدید. بنابراین، کاربر واقعیتی را میبیند که با اطلاعات مناسب و پردازش کامپیوتری تولید شده است. این فضا میتواند یک خیابان با مسیر مجازی بر روی آن، وجود مبلمان سه بعدی با مدلهای متفاوت در سالن پذیرایی و یا حضور بازی با شخصیتهای کارتونی دیزنی باشد.
در واقعیت افزوده و واقعیت مجازی Virtual Reality : VR کاربر در فضای سه بعدی و از طریق صدا و تصویر باکیفیت تجربه فضای مجازی خواهند داشت، اما تفاوتهایی نیز وجود دارد . واقعیت مجازی ، کاربر را در فضایی ایزوله قرار میدهد اما در واقعیت افزوده ، کاربر علاوه بر فضا بر عناصر فضا میتواند مدیریت داشته باشد و تغییرات مناسب را اعمال نماید. در دنیای واقعیت افزوده، کاربر میتواند به اطراف نگاه کرده و میتواند به فضای پیرامون خود ، اشیاء مصنوعی اضافه نماید که در به عنوان یک لایه روی فضا مجازی قرار میگیرند. در واقعیت افزوده ، الگوریتم کامپیوتر از سنسورها و نشانگرها برای نشان دادن موقعیت کنونی اشیاء فیزیکی و تعیین مکان آنها استفاده مینماید. بعدازاین تکنولوژی تصویری از فضای کنونی را با لایههای ابزارهای مجازی ترکیب و فضای جدید ایجاد مینماید.
واقعیت مجازی از نشانگرهای مشابه و الگوریتمهای ریاضی استفاده میکند، اما محیط کاملا شبیهسازیشده است. هنگامیکه کاربر سر خود را چرخانده یا چشمها را حرکت میدهد، تصاویر گرافیکی به طور واضح واکنش نشان میدهد. توسعه بازار واقعیت افزوده در بازاریابی و . بر اساس گزارش ” Augmented/Virtual Reality Report Q2 “، بازار AR / VR تا سال ۲۰۲۰ تا ۱۵۰ میلیارد دلار افزایش خواهد یافت. سهم از بازار واقعیت افزوده ، ۱۲۰ میلیارد دلار و سهم بازار واقعیت مجازی، تنها ۳۰ میلیارد دلار میشود. آخرین تحقیقات توسط Juniper Research نشان میدهد که شرکتها و بازارهای صنعتی در سال ۲۰۱۹ به میزان ۴/۲ میلیارد روی بازاریابی و از طریق واقعیت افزوده ، سرمایهگذاری خواهند نمود.
ادامه : واقعیت افزوده در بازاریابی و
طرح توجیهی پرستاری کودک در منزل ،توسط آقای ک.ا به تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT ارائه شد. طرح توجیهی پرستاری کودک در منزل برای یک مرکز مراقبت و نگهداری کودک است که خدمات نگهداری از کودکان بین سه تا پنج ساله را تشریح و توجیح مینماید. جناب آقای ک.ا پیش از عقد قرارداد ، ابتدا مشاوره ایی در خصوص چگونگی نوشتن طرح توجیهی از این ما دریافت و بعد از اطلاعات از پیچیدگیهای مرتبط ، آن را به صورت کامل به تیم ما واگذار نمود. به دنبال نوشتن طرح توجیهی برای جذب سرمایهگذار است . این مرکز با تمرکز بر خانواده های رده بالای بازار به دنبال معرفی برندی لاکشری و باکیفیت است. والدین حاضر در این بازار ، بسیار بلندپرواز هستند به طور معمول برای پرداخت هرگونه هزینه برای فرزندان خویش از هیچ کوششی فروگذار نیستند و تمایل بالایی به دریافت خدمات انحصاری دارند.
از طریق آموزش تخصصی کارکنان و سیستم های یادگیری نوآورانه، این شرکت در اموزش و پیشرفت کودک میتواند خدمات حرفه ای ارائه نماید. برنامه های آموزش و درسی، همراه با امکانات طراحی شده سفارشی ، خدمات بسیار خوبی را برای کودکان و والدین تضمین می کند. در طرح توجیهی پرستاری کودک در منزل ، انتظار می رود بعد از ۱۱ ماه شرکت به سودآوری برسد و بعد از سال سوم ، میتواند ، مرکز دوم را در استانی دیگر افتتاح نماید. ساعت کاری این مجموعه از ۶ صبح تا ۸ شب است. این ساعت کاری در بین تمام شرکتهای رقیب بینظیر است و میتواند موجب جذب هرچه بیشتر مشتریان شود.
طرح توجیهی پرستاری کودک در منزل
استخدام نده مناسب ( استخدام نده حرفهای ) یکی از واژههای بسیار مهم در ذهن هر مدیر یا مدیر عاملی است ، زیرا که اغلب مدیران ، استخدام نده مناسب را عامل اصلی و حیاتی در موفقیت یک تیم میدانند. قبلا در مقالهایی بیان نمودیم که افزایش بدون استخدام نده جدید امکان پذیر است و استخدام نده مناسب به ویژه برای شرکتهای کوچک و جدید که در آن موفقیت یا شکست هر فرد میتواند تاثیر سریع و مستقیم بر مسیر شرکت داشته باشد، بسیار حائز اهمیت به نظر میآید. بدیهی است که مدیریت میخواهد ندهاش بهترین عملکرد را در بازار هدف داشته باشد زیرا از تاثیر استخدام نده حرفهای بر افزایش ، اطلاع دارند و از طرفی نیز از تاثیر نده بد بر افزایش هزینههای سازمان بی اطلاع نیستند.
اما سوالات مهم زیر مطرح است :
من تجربه استخدامهای یک روزه در کمپینهای برندینگ بینالمللی شرکتهایی نظیر ردبول را در اختیار شما قرار میدهم و امیدوارم که علاقهمندانی که این مطلب را بعدا از سایت تیم مشاوران مدیریت ایران در سایت یا وبلاگ خود کپی مینمایند ، کل مطلب را درج نمایند تا خوانندگانشان دچار سردرگمی نشوند.
از آنجایی که در کمپینها ، نیروهای محلی ، برای زمان خاصی استخدام میشوند ( معمولا یک هفته الی ۱۰ روز ) ، مدیر کمپین یا مدیر ، هیچ شناختی قبلی از افراد ندارد و با توجه به عدم تسلط بر زبان محلی ( تایلندی ، مالایی ، گرجی ، آذری ، …. ) ، در زمان مصاحبه هرچند که به تحلیل زبان بدن اشراف وجود دارد ، موانع زبانی ، موجب عدم درک صحیح نیروهای محلی میگردد.
برندسازی کلینیک دندانپزشکی یک ضرورت حیاتی است ، زیرا که افزایش روز افزون تعداد کلینیکهای تخصصی در تمام سطح کشور ، رقابت برای جذب بیمار بسیار شدید شده است. بنابراین میتوان گفت برندسازی کلینیک دندانپزشکی راه غیرقابلانکار برای جذب بیمار برای کلینیک دندانپزشکی ( تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل ) و در مرحله بعد تبدیل مشتری بالفعل به مشتریان وفاداری است. ایجاد وفاداری بیماران به کلینیک دندانپزشکی بسیار سخت و ساده است. سخت است اگر برنامهای وجود نداشته باشد. با بسیاری از دندانپزشکان جلساتی داشتیم و متوجه شدیم که آنان تفاوت بین بازاریابی، تبلیغات و برندسازی را به درستی درک نکردهاند و اغلب مشاورههای غیرعلمی دریافت شده نیز آنان را به سوی تبلیغات برنده است. حتی با بررسی تبلیغات صورت گرفته نیز به این نتیجه رسیدم که بیشتر توجه این تبلیغات نیز بدون استراتژی بوده و صرفا به تولید ( عکس و فیلم و نوشته ) محتوا و انتشار آن در فضای مجازی ختم شده است. چرا ؟
برای برخی، رفتن به کلینیک دندانپزشکی ، یک کار ضروری ولی بسیار ناخوشایند است. صندلی بی دسته و شیب داری که محاصره شده در کلی شلنگ و وسیله، نور شدید، ناراحتی “آه و اوه بیمار” و ابزارهای دردناک و پر سروصدا میتوانند منبع هراس باشند.
برای ایجاد یک تجربه لذتبخشتر، ما در تیم مشاوران مدیریت ایران ، به عنوان متخصص برندسازی و با تمرکز بر برندسازی کلینیک دندانپزشکی – در هنگام برنامهریزی برای پزشکان معتقدیم :
اما چه چیزی سبب میشود که مردم یک کلینیک دندانپزشکی را بر دیگری ترجیح دهند؟ این همان عاملی است که هر کسبوکار موفق را از یک کسبوکار ناموفق متمایز مینمایند : برندسازی / برندینگ Branding .
ادامه : برندسازی کلینیک دندانپزشکی
فرایند به طورکلی شامل
فرایند ( تعیین رویه و خط مشی ) یکی از نکات بسیار حیاتی مدیریت است. یکی از بزرگترین اشتباهات مدیران این است که بیشتر به خود شان و کمتر به برنامه اران فکر میکنند. جالب اینجاست که در این طراحی فرایند ، بیشترین زمان نیز به این مسئله تخصیص داده میشود که من مدیر ، چطور راحتر خواهم بود.
شاید اینگونه بنظر آید : از آنجایی که این یک فرآیند است – پس باید توسط نده طراحی و برای نده بکارگرفته شود … آیا درست است؟
خیر – اصل درست نیست. بهترین فرآیند در واقع فرایندی است که در مورد ار و راحتی وی باشد . در این حالت برای مشتری پیچ و تابهای فراوانی بوجود می آید و در این حالت چگونه میشود یک مشتری شاد با لبخند رضایت را داشته باشید ؟
قبل از اینکه در خصوص چگونگی تغییر فرایند کنونی به فرایند با تمرکز بر مشتری توضیح دهم، ابتدا باید دلیل این تغییر را روشن نماییم. در اینجا سه تا از مهمترین مزیت فرایند با تمرکز بر مشتری (ار ) را بیان مینمایم :
با لحن حرفهای و تکنیکهای مناسب سعی نمایید تا برای هر نقطه نظر مشتری ، نکتهای را در زمان مناسب بیان نمایید.
با جلوگیری از به تعویق انداختن فرصتها به بعد.
درک دقیقتر از اینکه چرا برخی فرصتها ، پس از مذاکره اول به نتیجه نرسیدند .فرصتهای از دست رفته باید بازنگری و بازتولید شوند.
یکی از دلایلی که سه مزیت بالا را ذکر نمودم، این است که هر یک از این بخشها مرتبط با یک مرحله کلیدی در فرایند مشتری است که باید مشتری در آن مرحله معیارهای مورد نظر را داشته و بتواند به صورت کامل از آنها عبور نماید تا به مرحله بعدی برود. همین این موارد بر اساس قیف است .
آمیخته بازاریابی ، آمیزه بازاریابی ، ترکیب عوامل بازاریابی
آمیخته بازاریابی ( آمیزه بازاریابی ) Marketing Mix از مهمترین مفاهیم بازاریابی است. بازاریابان حرفهای و متخصصین از آمیخته بازاریابی برای تعیین استراتژی بازاریابی در جهت جذب و حفظ مشتری استفاده مینمایند . آمیخته بازاریابی از عواملی تشکیل شده است که در کنترل مدیریت هستند. دو مفهوم از معروفترین این مفاهیم ۴P’s و ۷P’s است.
ادامه مطلب : آميخته بازاریابی
پیاده سازی برنامه بازاریابی به روش صحیح و مناسب با نیاز بازار ، یکی از دغدغههای اصلی سازمانها است.ابتدای هر سال ، سازمانها به خود شرکتها به خود این قول را میدهند که امسال برنامه بازاریابی Marketing Plan خود را به شکلی مناسب تدوین نمایند ، اما هرگز آن زمان نرسیده است. برنامه بازاریابی موفق در حد یک پوشه از مدارک که در کشوی میز شما است ، نخواهد بود. برای رسیدن به برنامه بازاریابی موفق باید بدانید که چه کاری را در چه زمانی و توسط چه کسی انجام باید دهید. اینجاست که پیاده سازی برنامه بازاریابی معنی واقعی پیدا خواهد نمود.
اما، چطور استراتژی بازاریابی ( استراتژی مارکتینگ ) مدنظر مدیر یا مشاور سازمان را پیاده سازی نمایید؟ چگونه عملیات بازاریابی شرکت خویش را بر مبنای دستیابی به موفقیت طراحی نمایید .پاسخ به این سوالات ، چیزی است که قصد دارم در این مقاله آن را برایتان تشریح نمایم.
بازاریابی مثل یک تعمیر سریع خودرو نیست. تلاشهای بازاریابی زمانی به موفقیت خواهد انجامید که به یاد داشته باشید که این یک دو ماراتن است و نه یک دوی ۱۰۰ متر سرعت. ما اغلب به شرکتها میگوییم که ۶ تا ۱۲ ماه طول میکشد تا بازده تلاشهای بازاریابی خود را ببینید ، اما دیدهایم که فرد و شرکتهایی مشاوره ادعا مینمایید که میتوانند در طی یک ماه میزان شرکت را تا ۱۵۰% افزایش و هزینههای آن را تا ۴۰% درصد کاهش دهند ؟!!
بیزینس راه دور زدن ندارد ، مگر با رانت و یا برای کلاهبرداری باشد . برنامه بازاریابی مانند یک گلوله برف است که از بالای کوه به پایین پرت میشود . گلوله برفی در ابتدا کوچک است و نیاز به زمان و حرکت دارد تا رشد نماید. اما، اگر این گلوله برف در طی مسیر بتواند برفهای بیشتری از به دور خود جذب نماید، سرعت رشد آن بیشتر میشود. بازاریابی به همین شیوه کار مینماید. این تلاش و تلاش برای ساختن پایهای مناسب برای تلاشهای شما انجام میشود. هنگامیکه انجام میدهید، شروع به دیدن حرکتی میکنید که در کسبوکار شما دنبال آن هستید. ازآنجاکه بازاریابی موفق نیاز به زمان دارد، مدیر سازمان باید درک صحیحی از آن داشته باشد. تنظیم انتظارات مدیر با چهارچوب زمانی یکی از وظایف مدیریت بازاریابی است.
چه کسانی در تیم پیاده سازی برنامه بازاریابی شما حضور خواهد داشت؟ مهم این است که فرد یا افراد مناسب را انتخاب نمایید. گاهی اوقات اعضای تیم بازاریابی شامل اعضای بازاریابی فعلی، تیم یا بخش خدمت به مشتری میشوند. گاه پیش میآید، که شرکت برای پیاده سازی برنامه بازاریابی نیاز به برونسپاری داشته باشند یا از تعدادی از ندگان کمک استفاده نمایند. در هر صورت، باید مشخص باشد که چه کسی در تیم پیاده سازی برنامه بازاریابی شما باید حضور داشته باشد. همچنین سایر منابع مورد نیاز را بررسی نمایید. آیا ابزار، مواد یا تحصیلات مورد نیاز برای شروع وجود دارد؟ اگر چنین است، مطمئن شوید که این منابع در جای خود به کار گرفته شود.
هنگامیکه تیم بازاریابی خود را تشکیل میدهید باید مطمئن باشید که استراتژی بازاریابی با افراد تیم بازاریابی ارتباط مناسب برقرار نماید . آموزش نیروها در خصوص اهداف سازمان بسیار ضروری است. اطمینان حاصل نمایید که هر یک از اعضای تیم بازاریابی، نقش خود را در چهارچوب تیم و در خصوص فعالیتهای مرتبط با پیاده سازی برنامه بازاریابی و نحوه کمک برای دستیابی به موفقیت ، درک نمودهاند.
علاوه بر انتقال اطلاعات در خصوص برنامه بازاریابی به تیم ، شما باید بقیه شرکت را در جریان خلاصهای از برنامههای آتی خود قرار دهید. همین باعث ایجاد شور و هیجان در اقدامات بازاریابی شما میشود و باعث میشود که کل سازمان شما احساس نماید که بخشی از اتفاقات درون سازمان هستند.
ادامه مطلب : پیاده سازی برنامه بازاریابی موفق
۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ ۱۹ ۲۰
Odd-even pricing | قیمتگذاری غیرمعمول | The practice which assumes that consumers will perceive prices such as $40.95 as being “$۴۰ and something” rather than as “almost $50”. |
Cost-plus pricing | قیمتگذاری افزون بر هزینه، قیمتگذاری بالاتر از هزینه، روش قیمت اضافه بر بهای اصل | A strategy that assumes a basic cost per unit and then adds a markup to provide a margin that covers overhead costs and returns a profit |
Cost/volume/profit analysis | هزینه / حجم / تجزیه و تحلیل سود | An approach which calculates the effect on profits of different prices, given different levels of demand in response to those prices |
Price-off promotions | ترفیع با کاهش قیمت | A strategy that involves temporary price reductions to retailers with the intent that savings will be passed along to consumers |
Non-price competition | رقابت غیر قیمتی | When firm’s strategy is advanced by components of the marketing mix other than price: the product itself, the distribution system, or the promotional campaign |
Push money | پول فشار – پرداخت به واسط | Special bonuses paid by a marketer to an intermediary’s sales force |
Quantity discounts | تخفیفات مقداری | Price concessions that are based either on number of units purchased or on the total dollar amount; they are used to encourage larger orders from a single buyer |
Rebates | تخفیفات بعد از | A promotional method which provides for financial returns to buyers from the manufacturer after the purchase has taken place |
Cash refund offer (rebate) | بازپرداخت نقدی ارائه شده پس از | Offer to refund part of the purchase price of a product to consumers who send a “proof of purchase” to the manufacturer |
مشتریان حرفهای دائما در حال بررسی هستند . این بررسی شامل کل بازار ، بودجه شرکتها و اجزای مختلف آن و کارکنان آنان است. زیرا مشتری حرفهای به دنبال کار با سازمان موفق و حرفهای است . شاید این دنیای پر از اطلاعات برای یک فرد معمولی پیچیده و تازگی داشته باشد، اما برای یک نده حرفهای اثربخش و با تجربه هرگز چنین نیست. در طی سالیان دراز آموزش و مشاوره مدیریت من به بسیاری از ندگان حرفهای ، سوالات زیادی از من پرسیده میشود : چگونه یک نده بالاتر از سطح متوسط را انتخاب نمایم ؟
من به اصل پاراتو ( قانون ۸۰/۲۰) اعتقاد دارم. مشتریان به من گفتهاند که ۲۰ درصد ، توسط نده حرفهای اثربخش آنها انجام میشود که۸۰ درصد درآمد کسبوکارشان را شامل میشود . پس از صحبت با ندههایشان متوجه شدم که به وظیفه خود به درستی عمل نموده و دین خود را کسبوکار آن شرکت ایفا نمودهاند اما در سود حاصله هیچ سهمی نداشتهاند . آنها خواستار پرداخت مبلغ بیشتر بودهاند. سوال مهمی که ذهنشان بود این است : نحوه متمایز نمودن نده خوب از نده عالی چیست ؟ آیا من یک نده حرفه ای هستم یا معمولی ؟
ما همگی میکوشیم که در کار خود بهترین باشیم . مدیران بهوضوح خواستار بهترینها در هستند و مدیران اجرایی بر این امر تاکید دارند . حال، بهترین شیوه برای بهبود وضعیت کسبوکار چیست ؟ در طی سالها تجربه و مشاوره ، هفت رفتار موثر ندگان حرفهای را دریافتهام که در ادامه برایتان تشریح خواهم نمود .
یکی از مشکلاتی که مدیران با ندگان خود دارند عدم اطلاع ندگان از مشتریانشان است . در دنیای سریع و رقابتی امروز یک نده حرفهای اثربخش باید مشتری خود را بشناسد و بداند که مشتری کیست . دریک بررسی که اخیراً در مورد رفتار نده داشتم به مواردی جالبی برخوردم .یک مدیر از ندهاش راجع به اطلاعات ویژهای در خصوص مشتری سوال کرده بود و نده حیرتزده شده بود . به دلیل اینکه متاسفانه به غیرازاینکه مشتری ، خود را صاحب یک شرکت داروسازی چندملیتی معرفی کرده بود ، هیچ اطلاعات دیگری از او نداشت .
مشتری دوست دارد که شما درک درستی از کسبوکار و شغلش داشته باشید و به دنبال یافتن موقعیتهای مناسب کسبوکار است. مشتری به شما به عنوان یک نده و فرد قابل اعتماد که جواب سوالاتش را میداند ، مینگرد . حال بدون درک درستی از مشتری خود چگونه میتوانید بفهمید که چه کمکی به او میخواهید ارائه دهید ؟ ممکن است از خود بپرسید چه باید بکنم تا این درک از مشتری را به دست آورم .
ادامه : هفت رفتار موثر نده حرفهای اثربخش
آمیختهبازاریابی ۴E آمیختهبازاریابی بر اساس تجربه ۴E Marketing Mix ) 4E = ۴ Experience ) اصطلاح ” آمیخته بازاریابی” در اوایل دهه ۱۹۵۰ توسط نیل بوردن در دفتر ریاست انجمن بازاریابی آمریکایی مطرح شده است. آمیخته بازاریابی یکی از کلیدیترین واژههایی است که هر بازاریابی باید بر آن اشراف داشته باشد. و اساسا هر تئوری بازاریابی بر
آمیختهبازاریابی ۴E – آمیخته بازاریابی بر اساس تجربه
آمیخته بازاریابی ۴V آمیخته بازاریابی بر اساس ارزش ۴V Marketing Mix ) ۴V = 4 Value ) آمیخته بازاریابی ( آمیزه بازاریابی ) Marketing Mix یکی از مشهورترین واژههای بازاریابی است. آمیخته بازاریابی بخش تاکتیکی یا عملیاتی یک برنامه بازاریابی است. آمیخته بازاریابی نیزبه صورت ۴P و ۷P نشان داده میشود. ۴P قیمت، مکان، محصول و ارتقاء
آمیخته بازاریابی ۴V – آمیخته بازاریابی بر اساس ارزش
یکی از سوالات مهم در حوزه مدیریت استراتژیک این مسئله است که آیا تفکر استراتژیک با برنامه استراتژی متفاوت است ؟ تفکر استراتژیک یا برنامهریزی استراتژیک ؟
قطعا تفکر استراتژیک و برنامهریزی استراتژی مربوط و هستند. اما تفکر استراتژی و برنامهریزی استراتژیک دو مفهوم متفاوت هستند.ایجاد تمایز بین “برنامهریزی استراتژیک و تفکر استراتژیک” بسیاری از گیج کننده و سخت است ، چه برسد به اولویتبندی آنها. در حال حاضر یک واقعیت وجود دارد و آن این است که تفکر استراتژیک و اجرای برنامهریزی استراتژیک در میان بسیاری از رهبران چالش بزرگی است. بنابراین درک روشنی از ارزش و منافع تفکر استراتژیک ضروری است.
عبارت است از نگاه کل نگر ( جامع ) به سازمان است .تفکر استراتژیک بسیار موثر و یک ابزار ارزشمند است و نیاز به توسعه مهارت در خلاقیت، حل مسئله، کار گروهی و تفکر انتقادی دارد. خبر خوب این است که این مهارتی آموختنی است. تحقیقات ثابت کرده است که تفکر استراتژیک را می توان از طریق هفت بعد توضیح داد :
تفکر استراتژیک در خصوص پیشبینی آینده یک شرکت بحث مینماید. با این کار، تعیین مراحل چگونگی رسیدن به آنچه که برای آینده طراحی شده است، آسان تر می شود و از مسیرهایی که ممکن است منجر به شکست کسب و کار گردد، دور خواهید ماند. علاوه بر این، از طریق تفکر استراتژیک ، کسب و کار قادر به سازگاری بیشتر با تغییر است.
ادامه مطلب : تفکر استراتژیک در مقابل برنامهریزی استراتژیک
اصل ۶۰/۳۰/۱۰
در بسیاری موارد در گزارشهای سازمانی، مشاوره و آموزشهای خویش، از اصل پارتو بسیار بهره بردهام، بهخصوص در حوزه بازاریابی صنعتی و مدیریت برند. اجازه دهید بیشتر توضیح دهم .اصل ۶۰/۳۰/۱۰ یک اصل طلایی در دنیای طراحی و حفظ تعادل در کاربرد رنگ است، اکنون مانند بسیاری موارد مشابه، آن را به دنیای مدیریت آورده ایم. زیرا که علاقه به حفظ تعادل، مرزی نداشته و ندارد. برای ارائه مشاوره به یک سازمان نوپا Startup در جهت ساخت یک برند اجتماعی Social Brand در حوزه خردهی . ادامه : اصل ۶۰/۳۰/۱۰
برندسازی اینترنتی Internet Branding ، که آن را وب برندینگ نیز مینمامیم ، یکی از تکنیکهای مدیریت برند است که از دنیای وب به عنوان یکی از انواع رسانه به منظور معرفی برند به بازار آنلاین استفاده مینماییم. برندسازی اینترنتی یک استراتژی است برای دستیابی به موقعیت در دنیای کسب و کار است. حتی شرکتهای قدیمی و بالغ به دنبال سرماهی گذاریهای کلان روی ایجاد شهرت برند در دنیای وب هستند، زیرا استراتژی برندسازی اینترنتی تاثیر بسیار زیادی بر فعالیتهای برندینگ سازمان در دنیای واقعی دارد.
با ظهور اینترنت و سپس آمدن نسل دوم وب Web 2 ( وب نسل دوم ، بر پایهٔ مشارکت و تعامل هوشمندانه انسان و نرم افزار است ) ، بازاریابان در سراسر دنیا در حال درک نمودن اهمیت استفاده از رسانه های آنلاین برای برندسازی هستند. نسل جدید مشتریان یعنی آنها که در اواخر دهه ۹۰ میلادی و بعد از آن و بویژه آنان که در ابتدای هزاره جدید متولد شدهاند، از تمایل بسیاری برای معاملات آنلاین برخوردارند. این بدان معنی است که بازاریابان و شرکتها اگر به دنبال هدف قرار دادن این بخش از بازار هستند، نیاز دارند تا محصولات خود را در دنیای مجازی به آنان معرفی نمایند. ضمنا با توجه به همه گیر شدن تلفنهای هوشمند توسط این بخش از جامعه، برندسازی اینترنتی محصولات بصورت آنلاین و در دنیای موبایل ، نه تنها دیگر لوکس نیست بلکه به واسطه تغییر عادت مشتریان یک الزام به نظر میرسد. این همان دلیلی است که باعث میشود شرکتها به شدت در فضای مجازی اقدام به بازاریابی نمایند. به عنوان مثال، برندهای مانند نایک، آدیداس، کوکاکولا، پپسی و گپ که ت تبلیغ بصورت چاپی داشتهاند اکنون به سمت تبلیغات اینترنتی و محصولات از طریق برندسازی اینترنتی ( برند سازی دیجیتال | برندینگ آنلاین ) گام برداشته اند.
ممکن است یک شرکت دارای یک برنامه برندینگ بسیار قوی و منسجم باشد ، با این حال اگر به دنبال ایجاد یک برند آنلاین نباشد، یک مزیت را از دست میدهد. در مواجهه با برخی برندها که از در دنیای وب و دنیای واقعی فعال هستند ، از جذابیت کمتری برای مصرف کنندگان برخوردار است. اگر شما نیز تصمیم به تدوین و پیاده سازی یک استراتژی برندسازی اینترنتی داشته باشید، نباید شما انتقال ارزش مثبت و یا پیام مثبت برند به مشتری خود را فراموش نمایید. به طور خلاصه باید بیان نماییم که استراتژی مناسب برای برندسازی اینترنتی ، ارزش سرمایه گذاری را حتما خواهد داشت. بنابراین، کمپین وب برندینگ خود را شروع نمایید.
ادامه : برندسازی اینترنتی Internet Branding
اگر در زمان تدوین برنامه بازاریابیاستراتژیک خویش، روشهای هیجان انگیزتری برای جذب مخاطب پیشبینی نموده باشید، اکنون در حال برنامهریزی برای برگزاری یک رویداد بازاریابی Event Marketing( بازاریابی رویداد محور یا بازاریابی تجربی ) هستید، در مراحل برنامهریزی به این شش موضوع دقت نمایید.
نرخ بازگشت سرمایه ( Return On Investment ( ROI : نسبت پول به دست آمده در سرمایه گذاری به مقدار سرمایه اولیه است. مقدار پول به دست آمده ممکن است مربوط به بهره، سود یا درآمد خالص باشد
از نخستین مرحلهی برنامهریزی تا اتمام رویداد بازاریابی ، فهرست زیر بهعنوان یک راهنمای سریع و مفید بکار گرفته و مطمئن شوید شما و همکارانتان آماده هستید و میتوانید یک رویداد بازاریابی با ROI خیلی عالی را اجرایی نمایید. توجه نمایید که یک رویداد بازاریابی میتواند بخشی از یک کمپین تبلیغاتی باشد.
حالا که تصمیم گرفتهاید وارد فرایند رویداد بازاریابی شوید، دچار یک اشتباه رایج و متکبرانه نشوید : همهی افراد درگیر در اجرای این رویداد بازاریابی با معیار یا تلاش یکسانی برای اهداف یکسانی کار مینمایند. رویدادهای بزرگ و کوچک اغلب با درگیر نمودن چندین تیم اجرایی داخلی و خارجی، که هرکدام از این تیمها با اهداف و دستور کار خاص خودشان عمل مینمایند. مطمئن شوید که همه این تیمها درنهایت دارای مجموعهای از معیارهای قابلاندازهگیری بوده و این معیارها را مهم خواهند شمارد که تضمینی برای حرکت این تیمها بهسوی یک هدف مشترک خواهد بود.
رویداد بازاریابی Event Marketing با نرخ بازگشت سرمایه بالا ROI
از دست رفتن مشتری یکی از مشکلات بزرگ شرکتهاست. اگر از هر فردی در بازار در خصوص بدترین مشتریاش، سوال نمایید ، حتما به سختی یک مشتری را به یاد میآورد. حال اگر در خصوص بهترین مشتری بپرسید، حتما به زمانی برای فکر کردن نیاز دارد. این یک مشکل بزرگ است که مدیران ، مشتریان خود را فراموش مینمایند، حالآنکه مشتری بزرگترین حامی کسبوکار است. مشتری دوست دارد که همیشه در مورد یک برند مثبت باشند و موفقیت سازمان را ببینند، البته اگر استراتژیهای بازاریابی شرکت بگذارد.
پیدا کردن راهی برای کاهش نرخ از دست رفتن مشتری واقعا یک دغدغه و چالش بزرگ است.نتایج تحقیقات global marketers’ told CMO council نشان داده که از دست رفتن مشتری بر روی کسبوکار اثر بسیاری مهمی خواهد داشت :
در حدود ۶۷% پاسخدهندگان این تحقیق متذکر شدند که اغلب شرکتها هیچ برنامهای برای مشتریان خاموش یا ازدسترفته ندارند. اگر بگویم هیچ شرکتی در دنیا وجود ندارد که مشتری از دست ندهد ، مطمئن باشید که غلو نکردهام. زیرا از دست رفتن مشتری برای تمام شرکتهاست ، اما شرکتها به روشهای گوناگونی با آن برخورد مینمایند :
از دست رفتن مشتری : ۱۰ علت اصلی از دست رفتن مشتری
آمیخته بازاریابی علی بابا marketingmix را اگر بررسی نماییم. آمیخته بازاریابی/ آمیزه بازاریابی این برند با وجود عظمت این شرکت ، خیلی هم پیچیده نیست. این شرکت یکی از بزرگترین شرکتهای فعال در حوزه تجارت الکترونیک در جهان است و از نظر ترافیک Alibaba.com جزء 20 سایت اول جهان است.این برند را میتوان مسئول معرفی چین به بازار تجارت بینالملل دانست.
یکی از نقاط قوت چین در میان سایر کشورها ، توانمند تولید این کشور است. باید بدانید که شرکت هلدینگ علی بابا فقط از طریق تجارت الکترونیک کسب درآمد نمینماید. اجازه دهید نگاهی به آمیخته بازاریابی علی بابا بی اندازیم.
محصول اصلی در شرکت علی بابا ، تجارت الکترونیک بر بستر وبسایت Alibaba.com است. علی بابا در بازار B2B فعال و رهبر این بازار است و محصول خود را به شرکتها مید، اما شرکتی نظیر آمازون در بازار B2C فعال است و محصولات را به مشتری نهایی مید. علی اکسپرس Aliexpress.com یکی دیگر از خدمات این شرکت است که از شرکتهای کوچک است.
مهمترین مزیت رقابتی علی بابا این است که صادرکنندگان میتوانند به 240 جهان، محصول خود را صادر نمایند، بنابراین گردش مالی ایجاد شده از طریق این وبسایت ، حجم عظیمی دارد. همچنین علی بابا Taobao را به عنوان یک برند مشابه Ebay.com به عنوان یک گاه تجارت الکترونیک برای داخل چین راهاندازی نموده است که جزء پر بازدیدترین وبسایتهای داخل کشور چین است.
علی بابا مانند گوگل دارای ساب دامین متعددی است که هرکدام دارای فعالیتها و محصولات خاصی است .
همانند هر پورتال دیگری، علی بابا قیمت بسیار پایینی را ارائه میدهد و کمیسیون آن نیز بسیار کم است تا بازرگانان بتوانند کسبوکار خود را راحت انجام دهند. به همین دلیل بود که علی بابا با سرعت زیادی رشد نمود. با توجه به ماهیت ارزان بودن محصولات چینی، میتوان گفت که علی بابا یا استراتژی نفوذ با قیمت پایین در حال کار است. تاوبا Taobao که از پلتفرم علی بابا استفاده میکند و تمام عملیاتی که در این بستر انجام میدهد کاملا رایگان است. درآمدشان عمدتا از تبلیغات است و نه از چیز دیگری. در مقایسه با هزینههای سنگینی سایتهایی مانند آمازون و دیگر سایتها به ندگان خود تحمیل مینمایند، علی بابا حقالزحمه بسیار ناچیزی از ندگان خود دریافت مینمایند.
ادامه مطلب : آمیخته بازاریابی علی بابا
برندینگ یا استراتژی برندسازی ، از فعالیتهای مدیریت برند در یک سازمان یا برای یک شخص حقیقی است که موجب افزایش آگاهی از برند و تقویت جایگاه برند در ذهن مخاطب خواهد شد. انتخاب یک “برند” برای شناخت شدن یک محصول ،خدمت ، سازمان یا نقطه جغرافیایی صورت میپذیرد. در بازارهایی که پر از برندهای بزرگ و کوچک است، رقابت بر سر کسب بهترین جایگاه در بازار بسیار شدید است. در چنین شرایطی است که متخصص برندسازی یا مشاور برندسازی ، قادر است که بهترین استراتژی برندینگ را به زبان اجرایی برای موفق شدن برند تعریف و تدوین نماید.
شاید به بررسی “معادل فارسی برند” نیز به نکتهای دیگر بشود پی برد. در معادل فارسی برند که همان علامت تجاری یا نشان تجاری است ، میتوان به این مسئله نیز پی برد که فرد یا سازمانی به دنبال تجاریسازی یک علامت یا نشان برای ارائه یک مورد مشخص به مخاطبین خاصی هستند.
هدف برندینگ بیان داستان برند در خصوص محصولات و خدمات سازمان است. برندینگ با بهرهگیری از تکنیکهای برندسازی و وب برندینگ ، سعی خواهد نمود تا انتظارات مشتریان را مدیریت نموده و جهتدهی نماید. یکی از مهمترین اهداف ایجاد تمایز بین شما و رقبایتان است. برند شما ، معرف هویت شماست ، شما تصمیم میگیرید که دیگران شما را چگونه بشناسند و چگونه درک نمایند.
آیا شما یک سازمان یا فرد خلاق هستید؟ یا با تجربه ، یا قابلاعتماد ؟ محصولتان گران اما بسیار با کیفیت است یا محصولات ارزان ولی بسیار کیفیت است ؟
برند نمیتواند همهچیز باشد. اینکه چگونه شما خود را تعریف مینمایید، مشتریان شما را تعریف خواهد نمود . اجزاء برند شامل لوگو ، اسم تجاری ، وبسایت ، بستهبندی و لوازم ترفیع – هر آنچه بشود طرح لوگو را روی آن زد – کانال ارتباطی برند با مخاطب است.
اگر بخواهیم معنی استراتژی برند را بیان نمایم باید گفت که استراتژی برند در پاسخ به سوالهای نظیر چطور ، کجا، چه چیزی ، چه کسی و با از طریق چه کسی ؛ تعریف میگردد که پیام برند مستتر است .بهترین محل تبلیغ ، در برنامهریزی استراتژی برند تعیین میگردد. همچنین شبکه توزیع و نیز بخشی از استراتژی برند است. به صورت مشابه ، ارتباط کلامی و غیرکلامی با مخاطب نیز بخشی از استراتژی برند است.
مدیر موفق دارای ویژگیها و مهارتهای بسیار مهم و حساس در حوزه مدیریت است. به عنوان یک مدیر ، وی باید مسئولیت رهبری و مربیگری تیم را تا دستیابی اهداف سازمان در مسیر رسیدن به درآمد مناسب برای سازمان بر عهده گیرد. کارهای یک مدیر موفق را میتوان در سه عنوان اصلی دستهبندی نمود :
وجود یک مدیر موفق ، حرفهای و اثربخش بسیار حیاتی است ، زیرا کار وی بر کل سازمان میتوان اثر گذارد. مدیر ی که نتواند فرهنگ مثبتی در سازمان ایجاد نماید، ممکن است که موجب صدمه روحی به سازمان شود که سرانجام به از دست دادن نیروهای خواهد انجامید.
اگر به شرح وظایف مدیر در بسیاری از سازمانهای ناموفق یا کمتر موفق در عرصه مراجعه نماییم. خواهید دید که شرح وظایف مدیر آنان بسیار شبیه به هم است و کاملا سنتی است و تمرکز آن فقط بر کسب درآمد برای سازمان است. در شرح وظایف مدیر ، انگار به نوعی نوشته است که ای مدیر هر چه میخواهی بکن اما فقط میزان درامد را افزایش بده. اما این سازمانها در بلندمدت به این نتیجه رسیدهاند و یا خواهند رسید که یکی از وظایف مدیر افزایش درآمد است ، اما برای حفظ این درآمد باید یک مدیر دارای توانمندیها و مهارتهای دیگری باشد . مدیر موفق ، در تمام ابعاد مدیریت موفق است . هیچگاه تک بعدی نیست.
مهارت برقراری ارتباط با مشتری از ویژگیها طلایی مدیر موفق و حرفهای است. صادقانه باید گفت شاید 70% موفقیت یک مدیر بر پایه مهارت برقراری ارتباط وی است. مدیر موفق در مواجه با تیم خود از یک زبان و ادبیات مشخص برای برقرار ارتباط با اعضای تیم استفاده نمینماید ، وی اعضای تیم را درک کرده و با هریک به شیوهای مناسب صحبت مینماید. در شرح وظایف مدیر ، عنوان آموزش نیز آمده است. مدیر موفق میتواند به تیم خود به روشهای قابل فهم به آنان آموزش دهد. شاید ندهای با شنیدن ، ندهای دیگر با دیدن و ندهای دیگر در مشارکت عملی ، مفاهیم مدیریت را بیاموزند. مدیر باید این نیازهای آموزشی تیم را درک نماید و بر همان اساس عمل نماید.
مدیر موفق باید توانایی دمیدن انگیزه و الهام بخشی به کارشناس خود را در جهت به حداکثر رساندن اثربخشی داشته باشد. مدیر باید بتواند هر عضو تیم را برای حل مشکلات مشتریان به بهترین روش ممکن تشویق نماید.
توانایی برقراری ارتباط ، الهام بخشی و ایجاد انگیزه از نشانههای رهبری است. زمانی که این عناصر اساسی رهبری در مدیر وجود داشته باشد، مدیر احترام مورد نظر را از سوی دیگران کسب خواهد نمود. احترام ، ضرورت جایگاه مدیریت است. رهبر باید جلوه حرفهای داشته باشد ، این یک فاکتور کلیدی است. با نوشتن این ویژگیهای رهبری به صورت یک لیست، و جستجوی آنها را در یک مدیر ، شاید بتوان به صراحت گفت که آیا مدیر شما یک رهبر نیز هست یا خیر.
توانایی رهبری با توانایی مدیریت متفاوت است و بر عکس . توانایی مدیریت عملیات ، مدیریت تیم کارشناسان ، مدیریت کارهای روزمره و ریزه و میزه تیم – این موارد فقط در جایی برای مدیر رخ میدهد که در کوران عملیات قرار گیرد. مدیریت نیاز به مهارتهای دیگری نظیر حمایت ، تشویق و تقویت تیم در مسیر موفقیت خویش دارد.
یک روش یا روش توسط یک نده یا تیم برای ایجاد درآمد و کمک به موثرتر استفاده می شود. این تکنیک به طور کلی یک اندازه مناسب نیست و اغلب از طریق آزمایش و خطا بر اساس تجارب گذشته تصحیح می شود.
اصطلاحات "فرایند " و "روش " گاهی به اشتباه به عنوان مترادف استفاده می شود.
فرایند تمام مراحل را برای به دست آوردن مشتری از یک چشم انداز تازه و بی قید و شرط می گیرد. همه چیز در مورد فرصت ها، معاملات و نرخ های برنده است.
یک روش یا روش می تواند به تقریبا هر فرایند اعمال شود، اما اغلب تنها بخش هایی از آن فرآیند را پوشش می دهد. در عوض فقط مشخص کردن اقداماتی که باید انجام شود، همه چیز در مورد مهارت ها، تمرکز و ارتباطات است.
شما می توانید آن را مانند این: فرآیند شما می شود از A به Z، تکنیک فلسفه است که شما درخواست برای افزایش روند خود را.
تکنیک های زیادی وجود دارد که سریع تر به می رسند و به طور موثرتری به می رسند، توسط مشاوران باور نکردنی هوشمند و گوروهای با تجربه بازاری. شما لزوما نیاز به انتخاب ندارید: آزمایش برخی از آنها و یا حتی اعمال روش های متعدد به بخش های مختلف از روند خود را.
آیا می خواهید بدانید که چگونه تلاش های خود را بهینه سازی کنید و به بهتر برسید؟ کتاب ما را دانلود کنید
کدام روش باید استفاده شود؟
1. اسپین
روش تکنیک های اسپین در مورد درخواست سوالات درست است. سوالات اشتباه می تواند روند کل خود را کاهش دهد و یا حتی باعث توقف آن شود. با SPIN، شما اجازه دهید که ار صحبت کردن را انجام دهد.
SPIN مخفف 4 نوع سؤال است که به منظور جلب علاقه یک چشم انداز و فشار دادن او به نزدیک تر می شود: وضعیت، مشکل، ناشی از، و نیاز به پرداخت.ندگی
1. سوالات وضعیت، پایه و اساس یک چرخه را تشکیل می دهند. هدف این است که چشم انداز و وضعیت آنها را درک کنید و بررسی کنید که آیا ارائه شما می تواند نیازهای شما را تامین کند یا نه. این اطلاعات نقش مهمی در بقیه چرخه شما دارد. هر چه شما بیشتر در مورد تعیین سؤالهایی که باید بپرسید تعیین میکنید، اطلاعات مفیدتر از آن هستند.
بنابراین نمی پرسید "چه کسی مسئول شما در دفتر شما است؟" در عوض، بپرسید: "تصمیم گیری شما برای جدید چیست؟" برای شناسایی یک تصمیم گیرنده.
مثال ساده دیگر:
"چگونه شما در حال حاضر چاپ کسب و کار خود را سازماندهی؟"
2. سوالات PROBLEM کمک می کند تا چشم انداز خود را از یک مشکل که باید حل شود و مشکلات که اغلب نادیده گرفته شده آگاه آگاه آگاه آگاه. این نقاط نقص برای تسریع یک معامله استفاده می شود.
"بزرگترین مشکل در مدیریت تمام چاپ دفتر شما چیست؟"
3. مسائل مربوط به تاثیر گذاری بر تاثیر منفی مسائل تأکید دارد و فوریت را برجسته می کند.
"اگر شما یک راه حل چاپ جدید را به زودی اجرا نکنید، چگونه این کار شما را تحت تاثیر قرار می دهد؟"
4. هنگامی که یک چشم انداز متوجه می شود که چگونه وضعیت ممکن است خراب شود، سوالات NEED-PAYOFF به آنها کمک می کنند تا ارزش یک راه حل واقعی را درک کنند. راز موفقیت این است که به ار کمک کند تا مزایای خود را مشخص کند. این سوالات را درست دریافت کنید، و یک چشم انداز به شما خواهد گفت چگونه محصول شما به آنها کمک می کند.
"اگر مقدار زمان صرف چاپ را کاهش دهید، چگونه این کار را بر روی کسب و کار شما تاثیر می گذارد؟"
این 4 سؤال به شما در پیدا کردن آنچه که ار شما نیاز دارد و بهترین راه برای کمک به او است. اگر از SPIN به عنوان یک تاکتیک استفاده می کنید، سوالاتی که در این مورد مطرح می شوند، به پاسخ های درست می رسند.
2. SNAP
پیش از اینکه مشتریان مدرن تصمیم به بگیرند، با اطلاعاتی مواجه می شوند که آنها را مجبور به راه حل های X یا Y می کنند. به این ترتیب توجه اران را سخت می گیرند، زیرا آنها از ندگان و تاکتیک های خود مراقب هستند. SNAP تمرکز بر شیوه تصمیم گیری مشتریان است: آنها را به طور مثبت نفوذ می کنند، بنابراین در نهایت احساس می کنند تصمیم خود را گرفته اند.
مشتریان قبل از اینکه تصمیم بگیرند با شما کار کنند، تصمیم می گیرند:
روش های تکنیک ها اول تصمیم گیری - اجازه دسترسی: درک اینکه مشتریان با وقفه و حواس پرتی بمباران می شوند و ممکن است از ندگان به عنوان اتلاف وقت صرف نظر کنند. برای به دست آوردن دسترسی به زمان خود، اطلاعات مرتبط را در هر نقطه تماس - از طریق تلفن، ایمیل و غیره
مثالها: به جای استفاده از buzzwords در ارتباطات خود، از اصطلاحات ضعیف تر صادقانه استفاده کنید:
بد: "به عنوان یک شرکت تحقیقاتی صنعت، ما تکنولوژی چاپ جهانی را ارائه می دهیم."
خوب: "ما برای کمک به پول شما با چاپ کارآمد اختصاص داده ایم."
علاوه بر این، از ارسال ایمیل های پیگیری عمومی "فقط با چک کردن" جلوگیری کنید، به جای ارسال یک ایمیل با منابع مفید برای آموزش و تأثیر آن، مانند یک توصیف مشتری با نتایج ملموس. برای احترام به مدت زمان محدود چشم انداز، فقط از 5 دقیقه مینی جلسات دعوت کنید. زمان کمتری برای درخواست، بیشتر احتمال دارد که آنها بخواهند چت کنند.
تصمیم دوم - شروع تغییر: هنگامی که مشتریان می خواهند با شما صحبت کنند، ندگان باید ارزش پیشنهاد شما را به استخوان نشان دهند. ROI چیست؟ چقدر زمان برای راه اندازی راه حل شما هزینه است؟
مثالها: افراد دیوانه و شلوغ همواره درهم و برهم هستند
زبان بدن در و ندگی را میتوان با نقش آب در موتور خودرو مقایسه نمود. نده تا شروع به نکرده ، نیاز به زبان بدن Body Language ندارد ، اما اگر زبان بدن نده مناسب نباشد، به محض شروع فرایند مذاکره ، هر لحظه که میگذرد احتمال از دست رفتن مشتری بیشتر و بیشتر میشود.
در این مقاله مطالبی را خواهید خواند که در سایر مقالات مرتبط با زبان بدن و ، چنین مطالبی وجود نخواهد داشت. زیرا این مقاله ، نتیجه سالها تحقیق و تجربه من در حوزه زبان بدن است. درک زبان بدن به شما این توانایی را میدهد که احساسات فردی که با آن در ارتباط هستید را به درستی تحلیل نمایید .
شاید شما نده نباشید و فکر کنید که این مقاله به کار شما نمیآید ، اما این یک اشتباه رایج است. یادتان باشد برای اینکه در کسبوکار و یا زندگی شخصی خود موفق باشید باید بتوانید داشتههای وجودی خود را به دیگران به درستی بید . ما در تیم مشاوران مدیریت ایران همیشه به نیروهای انسانی سازمانهایی که تحت آموزش ما هستند ؛ این نکته را گوش زد میکنیم که همه آدمها نده هستند ، فقط محصولات و خدماتشان متفاوت است.
برای مثال زمانی که برای شغل منشیگری باید در جلسه مصاحبه شرکت نمایید، باید بتوانید توانایی و مهارتهای شخصی خود را به فرد مصاحبهکننده بید. پس زبان بدن در هر چیزی ، مادی یا غیر مادی کامل موثر است.
در قسمت به تفسیر حالتهای زبان بدن در میپردازیم و همانطور که پیشتر هم توضیح دادیم ، شامل هر نوع برقرار ارتباط نیز میشود.
در زمان مذاکره ( یا صحبت معمولی ) اگر بینی لمس شود یا خارانده شود ، این “حالت ارزیابی منفی” است. اگر فردی این کار را انجام دهد ، به این معنا است که از چیزی که شنیده خوشحال نیست. برای مثال اگر به فردی بگویید که قیمت محصول مدنظر شما 1.5% افزایش یافته است و دقیقا در آن لحظه این حالت را ببینید ، نشان میدهد که از این قیمت اصلا راضی نیست. هرچه بیشتر در مورد قیمت صحبت کنید، حتما تان کمتر کمتر خواهد شد. در عوض باید در خصوص ارزش به دست آمده صحبت نمایید. اگر این حالت را دیدید حتما سریع مسیر کلام خود را تغییر دهید.
طرح توجیهی تولید و گل و گیاه غیربومی و عجیب ، به عنوان یک طرح کارآفرینی به تیم مشاوران مدیریت ایران واگذار شد. در این نوشتن طرح توجیهی ( بیزینس پلن ، طرح کسب و کار تجاری ، Business Plan ) باید تولید و گل و گیاهان غیربومی این مسئله توجیه میشد . با توجه به اینکه تولید و آنلاین دو فرایند متوالی هستند و ازآنجاکه قبلا نیز این نوع از گیاهان در ایران به تولید نرسیدهاند و شرایط نگهداری آنها نیز بسیار خاص است، ، این طرح در حوزه کشاورزی بسیار پیچیده و بزرگ خواهد بود. این نوع کسبوکار خیلی خاص است و این گیاهان جز گیاهان لاکشری محسوب میشوند . زیرا هرکسی توانایی نگهداری این نوع از گیاه را ندارد.
این طرح توجیهی در مدت ۱٫۵ نیم و با مشاور با ۳ کارشناس کشاورزی نوشته شد. تمام مراحل بازاریابی و این کسبوکار توسط تیم مشاوران مدیریت ایران ایده پردازی شده و با موافقت کارفرما ، در حال اجرا است.
طرح توجیهی تولید و گل و گیاه غیربومی و عجیب
عناصر تجربه برند شامل چه مواردی است؟ ذینفع کیست ؟
برای ایجاد و مدیریت تجربه برند Brand Experience ( تجربه برند خود یکی عناصر مدیریت برند است ) ، باید یک گام به عقب برداشته و زمینهای که برند و عناصر شکلدهنده تجربه برند در بستر موضوعی و محتوایی آن مشاهده و بررسی نمایید. در ایجاد و مدیریت تجربه برند را باید چهار عنصر کلیدی تجربه را مدنظر داشت :
با بررسی دقیقتر عناصر تجربه برند میتوان به این مطلب پی برد که در کدامیک از عناصر تجربه برند شما باید با تمرکز و برنامهریزی بهتر عمل نمایید
1- درک ذینفعان |
ذینفعان کسبوکار شما در ایجاد تجربه برند بسیار مهم هستند. همدلی و همراهی پایدار ذینفعان با چشمانداز و اهداف سازمان ، برای ایجاد تجربه برند بسیار ضروری است . مدیریت برند حرفهای باید بتواند بر اساس یک برنامه مدون ، ذینفعان سازمان در مرکز برنامه برند قرار دهد و در برنامه خود یک استراتژی و چندین تاتیک اجرایی برای ایجاد تجربه برند مناسب ارائه نماید
هرکس که منفعت مشخصی در کسبوکار شما داشته باشد
مثال : فرض که من بخواهیم تشریح ذینفعان را در سطح کارکنان یک بیمارستان تعریف نماییم . در یک آگهی برای استخدام یک فرد ، شاید به این صورت عمل نمایم.
من به یک مدیر اجرایی نیاز دارم شبیه مدیر کنونیام . فردی شبیه علی ( مدیر اجرایی – مدیر غیر کلینیکی )
حتما در ایران از این موارد ندیدهاید باشید ، اما چیزی خیلی عجیبی نیست ، اگر بدانید که میتوانید از هر ابزاری برای پیشبرد اهداف استفاده کرد، هیچ وقت خود را محدود نمینمایید.
به ذینفعان خود کمک نمایید تا بتوانید تجربه برند مناسبی برای آنان از طریق حل مشکلات و دستیابی به اهدافشان ، ایجاد نمایید .
برای مثال : زمانی که قرض زد درد آرتریت روماتوئید توسط شرکت Pfizer به نام Xeljanz معرفی شد، برندینگ این بر روی کمک به مشتریان بر روی یک کار خاص برنامهریزی شد: لذت بردن از لحظات زندگی بدون درد مزمن. محتوای برندینگ با تمرکز بر شنا، یوگا و در آغوش گرفتن عزیزان ، بدون درد بود. چندین سناریو جذاب به کمپین معرفی این محصول افزوده شده بود . افزایش آگاهی از برند تا 24 % افزایش داده شد، یادآوری برند 25 % و میزان تجویز آن در نسخه پزشکان 95 % افزایش یافت.
تعیین ارزش وب سایت و یا تعیین ارزش برندهای آنلاین یکی از زیرمجموعههای ارزشگذاری برند است. زیرا که در ادامه به بیان علت و چگونگی تعیین ارزش وب سایت خواهیم پرداخت.
بسیاری از برندها علاوه برداشتن یک دفتر و گاه در یک یا چند نقطه جغرافیایی، دارای گاه آنلاین نیز هستند. گاه برخی کسبوکارها ، صرفا در فضای مجازی هستند مانند آمازون ، دیجی کالا . اینگونه کسبوکارها عملا تماس مستقیم و رودررو با مشتری ندارند .
به این صورت بسیاری از هزینههای جاری کاهش مییابد و سرعت دسترسی بالا میرود. اما همانطور که یک رویکرد یا تکنولوژی جدید به عرصه کسبوکار وارد میشود ، مسائلی جدید را نیز با خود به همراه دارد. یک سوال کلیدی : ارزش برند آنلاین ( ارزش کسبوکار آنلاین ) چقدر است ؟
همانطور که یک برند یا مغازه در دنیای واقعی در حال و است ، یک کسبوکار آنلاین نیز میتواند به اندازهای جذاب باشد که سرمایهگذارانی حاضر باشند بخشی و یا تمام سهام آن را اری نمایند. اما ا رزش این وب سایت چه میزان است ؟
اینجاست که ارزشگذاری وب سایت ، حائز اهمیت میشود. در مسیر تعیین ارزش یک برند ” ارزش درآمدهای آتی ” در چند سال آینده بسیار مهم خواهد بود. از سوی دیگر ، با تغییرات سریع دنیای وب ، پیشبینی وضعیت درآمد وب سایت برای چند سال آینده باید به یک منطق مشخص ، نزدیک باشد . در نتیجه ریسکهای احتمالی و نرخ تورم نیز در نظر میگیریم.
تفاوت بین هویت برند و مدیریت برند یکی از ابهامات کافرمایان است. به این معنا که افراد غیر متخصص در حوزه مدیریت برند مانند طراحان وب سایت ، طراحان لوگو و حتی افرادی که از گرایشات متفاوت مدیریت به جز بازاریابی فارغ التحصیل شدهاند و اطلاع دقیقی از مدیریت برند ندارند ، یک اشتباه را به یک دانش و یک فرهنگ تبدیل نمودند.
این اشتباه بزرگ در یک جمله میتوان بیان نمود : برند یعنی طراحی لوگو و سربرگ . حال آنکه این موارد جزیی اط هویت بصری برند بوده ( منابع هویت برند ) و نه تمام آن . در ضمن هویت بصری خود بخشی از برند است.
این مشکل دو بعد دارد :
در مقاله ای نیز پیشتر توضیح دادیم که لوگو همان برند نیست. شما اگر سری به سایتهای طراحی لوگو بزنید ، خواهید دید که همگی ، پیشنهاد طراحی عناصری هویت بصری برند را نیز دارند. اما آیا مگر میشود بدون استراتژی برند ، فردی برای شما هویت بصری طراحی نماید ؟ در هیچ کجای جهان ، جز در ایران این اتفاق رخ نمیدهد.
البته اگر آنان بعد از خواندن این مقاله، ادعای نوشتن استراتژی برند هم برای شما ننمایند !!
درک این تفاوت بسیار مهم است. زیرا با درک تفاوت بین هویت برند و مدیریت برند ، شما میدانید که چه میخواهید و چگونه باید به آن دست یابید. یعنی استراتژی و راه دستیابی به اهداف مشخص میشود. یادتان باشد ثبات ، عامل موفقیت است ، برای اینکه کسب و کار شما به ثبات برسد باید استراتژی داشته باشید.
اگر مقالات و کتابهای دهه 60 یا 70 را مطالعه نمایید ، خواهید دید که به علت محدودیت در رسانههای تبلغاتی ، مشریان به راحتی در معرض پیام های قرار میگرفتند ، اما امروز با حجم بالای رسانه ، مصرف کنندگان در هر لحظه با چند برند در چند رسانه مواجه هستند.
نقاط تماس متفاوت و متعددی مانند باید اطمینان حاصل نمایید که هویت برند در تمام این رسانههای تبلغاتی ATL , BTL,TTL به یک شیوه استاندارد دیده شود ( بیزینس کارت ، وب سایت ، بیلبورد ، رادیو ، تلویزیون ، شبکه های اجتماعی ، رومه ، مجله ، نمایشگاه ، بسته بندی ، … )
و از سوی دیگر این هویت برند باید دارای پیامی باشد که آن پیام باید در راستای استراتژی بازاریابی و سازمان خلق شده باشد. همچنین استراتژی بازاریابی و باید در راستای استراتژی کلان از پیش مشخص شده باشد.
پیچیده شد ؟ بله – همینطور است
ادامه مطلب : تفاوت بین هویت برند و مدیریت برند ( عناصر هویت برند )
برند لاکشری ( تلفظ اشتباه : لاکچری ) یکی از آن مفاهیم مدیریت برند است که دامنههای فراگیر در 5 دهه گذشته داشته است که توجه مدیران ارشد، مشاوران و دانشگاهیان را به خود جلب کرده است. اگر به لیست برندهای لاکشری بینالمللی را بررسی نمایید ، سوال مهمی که به وجود میآید ، این است : چگونه میتوانند برندهای لاکشری موفقی را به وجود آورد ؟
https://yaplog.jp/branding2050
https://plaza.rakuten.co.jp/marketingbrand
https://iranmct.hatenablog.com
چگونه این برندهای لاکشری معتبر خود را در طول زمان و فضا توسط مشتریانشان ، توسعه دادهاند ؟ کدام عوامل کلیدی موفقیت به یک برند خاص اجازه داده است تا رهبری و سیطره بر بازار و صنعت خود را در دست گیرد ؟
اگرچه به سوالات متعددی در حوزه برندسازی لاکشری در طول زمان به طور مرتب و مجزا در کتب و مقالات علمی پاسخ داده شده است اما همچنان، سازمانها به دنبال مدیر برندی در سراسر جهان هستند که در رزومه کاری خود، کار روی برندی موفق و شناخته را دارند. اگر دقت نمایید ، تعداد برندهای لاکشری که توانستهاند از طریق روانشناسی مصرف کننده ، مصرفکننده خود را در دست خود بگیرند و آنان را حفظ نمایند، بسیار محدود و در چندین دهه قبل به وجود آمدهاند.
با وجود حجم عظیمی از برندها ، ظهور یک برند لاکشری جدید و موفق ، کاری بسیار سخت است. ایجاد جایگاهی منحصربهفرد با تمرکز بر بازاریابی گوشهای ( بازاریابی نیش ) در بازاری بسیار بزرگ، برند لاکشری را با مشکلات بزرگتر و هزینههای سرسامآورتری روبرو مینماید. برند لاکشری در این حالت باید تمامقد هم با رقبای دور و نزدیک خود به مقابل کنونی بپردازد و هم بتواند خلاقیت و نوآوری را برای آینده در خود داشته باشد.
با افزایش رقابت و روند تغییرات کالا، شرکتها از همیشه بیشتر به دنبال ایجاد برندهای قوی، به ویژه برندهای لوکس هستند زیرا که میتوانند منبع درآمدی خویش را افزایش دهند. برند لوکس از طریق برندینگ به دنبال افزایش ارزش کلی برند و تقویت پایه مشتریان وفادار خویش هستند. با این حال، ساخت برندهای لوکس بسیار چالشبرانگیز است.
با توجه به این چالشهای ذاتی، شرکتها چگونه میتوانند برندهای لاکشری خود را در کلاس جهانی تولید و عرضه نمایند ؟ اینکه بتوان بهطور همزمان مشتریان کلیدی را جذب و تمایز خود را حفظ نمایند ، بسیار مهم است.
در این مقاله سعی خواهیم نمود تا چهارچوب عملی به مدیران اجرایی و مدیران برندها بهمنظور تقویت برند لاکشری خویش بر اساس گامهای استراتژیک کلیدی و اساسی مشخصی بردارند. این گامها شامل 5 گام اساسی است که میتواند موجب تسهیل فرایند رسیدن به یک برند لاکشری گردد.
ادامه : برند لاکشری Luxury Brand ( برند لاکچری )
ساخت نام برند زيبا جذب و متفاوت نياز به دانش و مهارتي دارد كه مبتني بر استراتژي مديريت برند است. در اين مقاله قصد داريم تا به موارد زير پاسخ دهيم :
نام برند يا نام تجاري عبارت است كه تمام آنچه يك شركت ميتواند داشته باشد. برند ، دارايي يك شركت است. اما بايد بدانيد كه نام برند از نام شركت متفاوت است. مثلا شركت “ارتباطات تأمين شمس نوين” مالك برند ” رايتل” است.
نام برند ميتواند زمينه مناسبي براي توسعه كسبوكار و ايجاد برند زيرمجموعه Sub-Brand باشد . زماني كه نام انتخاب و در بازار منتشر شد ، عملا تغيير آن يك خرابكاري بزرگ محسوب ميشود كه هزينه بسيار در پي خواهد داشت ، پس نام برند بايد از ابتدا به درستي انتخاب شده باشد. براي ساخت برند زيبا ، جذاب و متفاوت براي محصولات و خدمات خود ميتوانيد از مشاوره حرفهاي برند ما استفاده نماييد و يا از مطالب متفاوت سايت ما بهره ببريد تا در مسير ساخت نام برند گامهاي منطقي و صحيح برداريد. با تركيب مناسب استعدادها، خلاقيت و صبر، ممكن است بتوانيد نامهايي كه شما دنبال آن هستيد را پيدا نماييد.
با اين حال، آنچه ممكن است اين كار در ابتدا آسان به نظر آيد اما به سرعت به عملي فوقالعاده چالشبرانگيز تبديل ميشود. محدوديتهايي بسيار وجود دارد مانند پيدا كردن نام برند منحصربهفرد با دامنه com قابل ثبت ، انتخابهاي شما را محدود ميكند و شما را مجبور ميكند دامنه تخيلات خود را گسترش دهيد – احتمالا فراتر از زمان و تواناييهاي خلاقانه خويش.
شما به دلايل متفاوتي ممكن است كه فرايند ساخت برند را شروع نماييد ، اما همه اينها آنان ريشه در دو عنوان اساسي دارد :
دليل شروع فرايند ساخت نام برند ، مهم نيست – مهم اين است كه شما يك نام جديد نياز داريد و انتخاب اين نام هم سخت است.
شايد اين بزرگترين افسانه پيرامون نامگذاري است. غالب مردم بيان ميكنند كه با شنيدن يك باره يك نام در خصوص آن ميتوانند تصميم گيرند ، كه اين كاملا نادر است. در واقع نامهاي خوب ، استراتژيك هستند و نياز به آزمودن و اثبات دارند. بنابراين هنگاميكه شما نام يك شركت جديد ، خدمت جديد يا محصولي جديد را انتخاب مينماييد – قوانين همچنان يكسان است.
ادامه :
عوامل کلیدی موفقیت KSF : Key Success Factors ، مهمترین عنصر برای دستیابی سازمان به موفقیت است. اگر بتوانید عوامل موفقیت کلیدی را دقیق بشناسید و برای تحقق آن روبهجلو حرکت نمایید، احتمال اینکه سازمان شما به موفقیت دست یابد، افزایش مییابد. ما در این مقاله عوامل کلیدی موفقیت را از جنبههای متفاوتی مورد ارزیابی قرار خواهیم دارد. در مرحله اول اجازه دهید که طیف گسترده عوامل موفقیت کلیدی که کلید فعالیتهای سازمان و تحقق استراتژی سازمان است را بررسی نماییم.
یکی از مهمترین اجزا و عناصر فرایند دستیابی به موفقیت “عوامل کلیدی موفقیت KSF ” است. عوامل کلیدی موفقیت ، همان چیزهای حساس و پراهمیتی است که موجب میشود که موفقیت یک سازمان میشود. از واژه ” عوامل کلیدی موفقیت ” یک واژه تخصصی حوزه مدیریت است و به خصوص مدیریت استراتژیک است.
امروزه با توجه تعدد عوامل اثرگذار بر در مسیر دستیابی به موفقیت یک سازمان ، تعداد فرصتهای پیش روی مدیران بسیار محدود است ، مدیر موفق خواهد بود که بتواند توان عناصر منجر به موفقیت خود را به درستی شناخته و از آنها به درستی استفاده نماید و در مرحله بعد بتواند عوامل کلیدی موفقیت سازمان خود را تقویت نماید.
خصوصیت نده ، تعیین کننده نحوه تعامل نده با مدیر ، اعضای تیم و مشتری است . شناخت ویژگیهای نده یکی از آن چالشها و سوالات کلیدی اغلب کارفرمایان از مشاوران ما است. یک مدیر باید توانایی شناخت خصوصیت نده خویش را داشته باشد . در بازار رقابتی ، هر روز که میگذرد، سطح توقع از نده بالاتر و بالاتر میرود . پس نده به طور دائم در یک ماراتن برای دستیابی به بالاتر حضور دارد. هر روز سطح توقع ما برای افزایش سطح عملکرد نده ، بیشتر میشود. از خود میرسیم که چرا نده نمیتواند ” معامله را جوش دهد ؟ “
همه این فشارها مستقیم روی شانههای مدیر است ، زیرا کم کاری یا ضعف نده در نهایت گریبان مدیر را خواهد گرفت. پس مدیر باید بداند چه ندهای را باید استخدام نماید و کدام خصوصیت نده میتواند به وی کمک نماید.
در هنگام ارزیابی کاندیداهای ندگی باید به فرهنگ سازمانی و میزان هماهنگی این نده با آن نیز توجه نمود. در نهایت این تصمیم با نه فقط باعث استخدام ندهای با مهارتهای یک نده حرفهای خواهد شد ، بلکه کمک خواهد نمود که ندهای با نگرش و ویژگیهای شخصیتی هماهنگ با سازمان و تیم استخدام شود. در این مقاله به تشریح شیوه تشخیص این رفتارها و خصوصیت نده خواهیم پرداخت.
خصوصیاتی که به عمل کردن ، منجر میشود . عمل =
اگر میخواهید ببینید که نده میتواند جایگاه خود در تیم گسترش خواهد داد یا خیر ، از وی بپرسید که طی 1، 3 یا 5 سال آینده ، جایگاه خود را کجا میبیند ؟
شور و شوق یک نده توسط مشتری قابل درک است . شور و شوق موتور حرکت نده و از خصوصیات مهم نده حرفهای است. از نده باید پرسید که چرا محصول شما را میخواهند بند و چه معنایی برای آنان دارد
نترسیدن از برقراری ارتباط با مشتری، یک خصوصیت نده حرفهای است. باید از نده در خصوص رفتن روی صحنه و یا معرفی خود در زمان کوتاه به مدیر عامل یک شرکت بپرسید . آیا نده میتواند این موقعیت را روی هوا بزند ؟
نده باید فقط برخی جوابهای نه را به عنوان جواب قبول کند. به نده بگویید که شما حس میکنید که وی برای ندگی مناسب نیست ، ببینید که برای تغییر نظر شما دست تلاش مینماید یا خیر ؟
ادامه : خصوصیت نده
رنگ در برند ، برندسازی و بازاریابی اهمیت زیادی دارد زیرا اولین برداشتهای صورت گرفته توسط مشتریان مبتنی بر رنگ می باشد. همچنین، رنگ راز تولید یک هویت برند خوب برای شرکت شما میباشد. رنگ ها چیزی بیش از صرفا یک کمک بصری هستند زیرا رنگ هیجانات، احساس ها و تجربیات را منتقل مینمایند. معانی در پس رنگهای مختلف وجود دارند و برای شرکت ها، این رنگ ها میتواند کمک کننده باشند اگر منطبق با این معانی انتخاب شده باشند زیرا انتخاب رنگ می تواند کسب و کار را تحت تاثیر قرار دهد – رنگ هم میتواند کسب و کار را بسازد و هم آن را بشکند.
قرمز، آبی، زرد، سبز، رنگ ها ممکن است تنها بخشی از مبانی باشند اما برای کسب و کار شما آنها نقشی حیاتی ایفا مینمایند.
یک شاخه از روانشناسی که “روانشناسی رنگ“ نامیده می شود به مطالعه رنگ ها و تاثیر آن بر رفتار انسان میپردازد.
روانشناسی رنگ سال ها قبل پدید آمد زمانی که مصریها تاثیر رنگ ها بر خلق و خو را مورد مطالعه قرار دادند و از آنها برای توسعه کل نگر مورد استفاده قرار دادند. رنگ قرمز نماد افزایش گردش خون است، رنگ زرد به معنی تصفیه بدن است، رنگ آبی به منظور تسکین درد است، رنگ ارغوانی برای مشکلات پوستی است، رنگ نارنجی به منظور افزایش انرژی به کار رفته است و رنگ سیاه به معنی زندگی و تولد دوباره است.
در روانشناسی مدرن، کارل جونگ، یک روانپزشک سوئیسی، بر این باور است که رنگ ها و انسان ها ارتباطی خاص با هم دارند، او میگوید “انسانها واکنشهای بدنی جهانی نسبت به محرکهای رنگی دارند”. او همچنین می گوید “رنگ ها زبان مادری ناخودآگاه هستند”.
طرح توجیهی تولید کود آهن کلاته FeEDDHSA
و تولید کودهای سکواسترین آهن FeEDDHA, FeEDDHSA ,FeHBED, FeEDTA توانسته است تا اثر بسیار بزرگی در پیشرفت دانش تولید کود آهن در ایران داشته باشد.
طرح توجیهی تولید کود آهن کلاته FeEDDHSA برای مجموعه تولید با ظرفیت ۸۰۰۰ تن برای تامین کود آهن مورد نیاز داخل و صادرات برای این مجموعه تدوین شد. این طرح توجیهی برای جذب سرمایه گذار ( بیزینس پلن ، طرح کسب و کار تجاری ، Business Plan ) تهیه شده است.
اگر شما یک مذاکره کننده تازهکار هستید یا در مذاکرههای خود زیاد موفق نبودهاید ، شاید توصیههای زیر به شما کمک زیادی نماید.
هر کارآفرینی زمان زیادی را صرف چانهزنی مینماید ، چه باید مشتریان ، تامین کنندگان ، سرمایهگذاران و یا حتی کارکنان خود. اغلب مدیران از استعدادی خوبی برای معرفی محصولات و خدمات خود برخوردارند و به صورت طبیعی میتوانند محصولات و خدمات خود را در مذاکره معرفی نمایند. معمولا چند کلمه یا جمله جادویی دارند که میتواند در مسیر به محصولات به آنها کمک نماید. گاه در زمان مذاکره ، تنها به خاطر گفتن یک جمله یا واژه شما با یک مشکل بزرگ برمیخورند. در هر جایگاهی که هستید ، چه مدیر با تجربه و یا مذاکره کننده تازهکار ، به نکات زیر توجه نمایید ، متوجه خواهید شد که بر اساس اصول و فنون مذاکره حرفهای – چه چیزی را نباید گفت.
در طی مذاکره ( مثل مذاکره ) ، اینکه به مشتری بگویید : من میتوانم این کار را با 120 تا 170 تومان انجام دهم. یا این سفارش را بین 5 تا 17 روز دیگر به شما تحویل میدهم. این نوع از عدد دهی در مذاکره توسط مشتری برای چانه زنی برای کاهش زمان یا قیمت تبدیل میشود. به عبارت دیگر، با ارائه چنین طیفی از اعداد که در اصل شما قبول میکنید که چیزهایی قبول نمایید ، بدون اینکه امتیازی دریافت نمایید.
هر کارآفرینی زمان زیادی را صرف چانهزنی مینماید ، چه باید مشتریان ، تامین کنندگان ، سرمایهگذاران و یا حتی کارکنان خود. اغلب مدیران از استعدادی خوبی برای معرفی محصولات و خدمات خود برخوردارند و به صورت طبیعی میتوانند محصولات و خدمات خود را در مذاکره معرفی نمایند. معمولا چند کلمه یا جمله جادویی دارند که میتواند در مسیر به محصولات به آنها کمک نماید. گاه در زمان مذاکره ، تنها به خاطر گفتن یک جمله یا واژه شما با یک مشکل بزرگ برمیخورند. در هر جایگاهی که هستید ، چه مدیر با تجربه و یا مذاکره کننده تازهکار ، به نکات زیر توجه نمایید ، متوجه خواهید شد که بر اساس اصول و فنون مذاکره حرفهای – چه چیزی را نباید گفت.
در طی مذاکره ( مثل مذاکره ) ، اینکه به مشتری بگویید : من میتوانم این کار را با 120 تا 170 تومان انجام دهم. یا این سفارش را بین 5 تا 17 روز دیگر به شما تحویل میدهم. این نوع از عدد دهی در مذاکره توسط مشتری برای چانه زنی برای کاهش زمان یا قیمت تبدیل میشود. به عبارت دیگر، با ارائه چنین طیفی از اعداد که در اصل شما قبول میکنید که چیزهایی قبول نمایید ، بدون اینکه امتیازی دریافت نمایید.
حتما با این شرایط مواجه بودهاید : زمانی که خستهاید و فقط میخواهید که یک کاری یا قراردادی بسته شود ، در این حالت طرف مقابل میفهمد که شما حاضر هستید تا برای بسته شدن این قرار یک سری امتیازها را نیز بدهید به جلو بروید. در این حالت یک مذاکره کننده حرفهای سعی خواهد نمود که امتیاز بیشتری بگیرید. بنابراین اگر حتی زیر فشار زمان هستید ، نیاز آن را بیان نمایید. باید فضایی را خلق نمایید که طرف مقابل به عقد قرارداد با شما علاقه و اشتیاقی بیشتر از شما نشان دهد . ادامه :::::
تشکیل تیم و پس از آن حفظ و ارتقای کیفی و کمی آن ، یکی از دغدغههای اصلی مدیران است. همانطور که میدانید ، نده خط آتش و معرف شرکت ، محصولات و خدمات و برند است. نده به عنوان نماینده سازمان در مذاکره با مشتری است. همینطور این نده است که باید بتواند مشتری به بازگشت به ( مجدد ) متقاعد نماید. همه اینها فشارهایی است که روی نده است.
بنابراین ، تشکیل تیم حرفهای و اثربخشی میتواند موجب ایجاد مشتریان راغب و تبدیل مشتری راغب به مشتری بالفعل گردد. اما این مهم چگونه تحقق میابد ؟ چگونه باید این نیروهای را که میتوانند چنین مسئولیتی را بر عهده گیرند ، پیدا و گیرد هم آورد ؟ در این مقاله میخواهیم گوشهای از تجربیات تیم مشاوران مدیریت ایران در خصوص نحوه تشکیل تیم را در اختیار شما قرار دهیم. در ادامه ، 5 مرحله تشکیل تیم حرفهای با بهرهوری بالا را تشریح مینماییم.
برای تشکیل تیم به دنبال افراد جاهطلب و مثبت باید بود. تشخیص این نوع از شخصیت نیز خود یک هنر است. شاید یک نده ، تمام مهارتهای مدنظر شما را از همان اول نداشته باشد. اگر نده تمایل به مشارکت در کلاسهای آموزش ندگی حرفهای را داشته باشد و آدمی باشد که از قدرت مکالمه مناسبی برخوردار باشد ، میتواند در آینده یک دارایی برای شرکت خود محسوب شود. باید در جلسه مصاحبه توسط فردی حرفهای ، مورد آزمایش هدفمند قرار گیرد ، تا میزان مهارتهای وی ارزیابی شود.
مهمترین ویژگی یک نده خوب ، مهارت شنونده خوب بودن است. او باید هنر خوب گوش دادن را بشناسد. ندهای که خوب گوش دهد ، میتواند تمام موارد خواسته شده را به دقت پیادهسازی نماید. برای ترجمه فرهنگ سازمانی برای مشتریان ، این یک مهارت ضروری است. ایجاد شهرت برند برای موفقیت یک کسبوکار بسیار حیاتی است.
ادامه : تشکیل تیم
عملیات برندسازی چیست و چگونه برندسازی به کسبوکار شما کمک خواهد نمود ؟
برند قوی و معتبر ، فراتر از یک نام تجاری Brand Name و لوگو Logo است. برای بسیاری از مدیران، طراحی و پیاده سازی یک استراتژی برندسازی منسجم یک برنامه جانبی یا غیرضروری است – یا موضوعی است که هرگز تمایل به فکر نمودن در مورد آن را ندارند. با این حال، نتایج بسیاری از تحقیقات نشان داده است که شرکتهایی روی عملیات برندسازی خود سرمایهگذاری نمودهاند و توانستهاند که یک برند قوی ایجاد نمایند ، و سود خیلی بیشتری از سایر داشتهاند. به عبارت دیگر، تمرکز بر تعریف برند و عملیات برندسازی میتواند مزیت رقابتی برای محصولات و خدمات شما ایجاد نماید. در ادامه به بررسی برخی از موارد بسیار مهم در خصوص عملیات برندسازی خواهیم پرداخت که به شما کمک مینماید تا استراتژی برندسازی موثری را در کسبوکار خود پیاده کنید.
قبل از هرگونه تلاش برای شروع عملیات برندسازی ، باید برای سوالات اساسی زیر پاسخ مناسبی فراهم سازید :
تحقیقات بازار Research Marketing ابزاری مهم برای کشف پاسخ برای سوالات است. همچنین آمار و اطلاعاتی خوبی را در خصوص موقعیت کنونی خویش، جمعآوری خواهید نمود که میتوان برای عملیات برندسازی از آن استفاده نمود. تحقیقات برند معمولا با مصاحبه از ذینفعانی مثل مشتریان و گروههای کانونی انجام میشود. همچنین شما میتوانید مشاوره برندسازی دریافت نمایید تا در نظرسنجی علمی از مشتریان به شما کمک نماید ، حتی میتوانید از ابزارهای ارزان قیمت – و گاه رایگان - نظرسنجی آنلاین نیز بهره بگیرید.
برند شما قول شما به مشتری است. بنابراین، در عملیات برندسازی باید به دنبال ایجاد ارزش منحصربهفرد برای مشتریان باشید – چیزی که از بقیه برندها متمایز باشد. به این سوال پاسخ دهید : چرا مشتریان باید شما را از میان دیگر رقبا انتخاب نمایند؟ آیا محصول یا خدمت شما قابل اطمینان تر است؟ آیا طول عمر آن بیشتر؟ یا اینکه از قیمت رقبا ارزانتر هستند؟ در بخشهایی از بازار که سلیقه در انتخاب نقش مهمی ایفا میکند مثل مد، مبلمان و کالاهای مصرفی / شیک بودن منحصربهفرد ، یک عامل متمایزکننده کلیدی است.
بیزینس پلن استارت آپ یکی از مواردی که با علمی و مدرن شدن فضای کسبوکار یک ضرورت غیرقابل انکار و دارای فواید بسیاری است. نوشتن یک بیزینس پلن برای استارت آپ کمی هراسانگیز به نظر میآید ، اما این ترس نباید موجب آن شود که نیاز به آن را در نظر نگیرید. داشتن یک بیزینس پلن ( طرح تجاری ، طرح کسبوکار Business Plan ) صحیح برای زنده ماندن و توسعه کسبوکار شما بسیار مهم است. البته اگر به این نکته توجه نمایید که این بیزینس پلن باید از یک استاندارد خاص و موثر استفاده نمایید. چه این بیزینس پلن برای ایران باشد چه بیزینس پلن برای سرمایه گذاری در کانادا باشد.
نقطه شروع هر بیزینس پلن ، مخاطب آن است. چه کسی قرار است که آن را بخواند ؟ هدف برنامه شما چیست – آیا به دنبال جذب یک سرمایه گذار هستید ؟ شاید هم به دنبال جذب یک شریک هستید. با وجود همه اینها ، یک مورد مسلم است ، باید بر اساس نوع مخاطب این بیزینس پلن نوشته شود. برای مثال ، یک سرمایهگذار بالقوه به دنبال توضیح دقیق نحوه بازگشت سرمایه گذاری خود میباشد. مدیر مالی یک سازمان به دنبال اثبات است که میتوانید قبل از تأمین مالی، وام خود را پرداخت کند.
یک سرمایه گذار حرفهای و با دانش ، بر تحقیقات بازار و شناخت بازاری که قصد سرمایه گذاری بر آن را دارد ، تاکید مینماید. بنابراین ، تحقیقات بازاریابی در بیزینس پلن باید بر اساس اطلاعات دقیق و واقعی باشد و از هرگونه عدد سازی باید پرهیز نمود. تحقیقات بازاریابی بیانگر آگاهی شما از فرصتها و تهدیدهایی است که باید در ارزیابی و تحلیلهای مالی، بازاریابی ، و برندسازی خود استفاده نمایید.
ارتباطات یکپارچه بازاریابی IMC عبارت است از ایجاد هماهنگی بین عناصر متعدد ترفیع ( پروموشن Promotion ) است و دیگر فعالیتهای ارتباطی با مشتریان سازمان است. اساس و ریشه ارتباطات یکپارچه بازاریابی به عنوان یک ابزار در مسیر پیاده سازی اهداف ارتباطی سازمان است که اصطلاحا آن را آمیخته ترفیع Promotional Mix مینماییم. خود آمیخته ترفیع بخشی از آمیخته بازاریابی با آمیزه بازاریابی Marketing Mix است
ارتباطات یکپارچه بازاریابی از تبلیغات Advertising ، ترفیع Sales Promotion ، روابط عمومی PR ، شخصی Personal Selling ، رویدادهای بازاریابی ، بازاریابی چریکی و دیگر موارد بر این برقراری ارتباط استفاده نمایند.
ادامه مطلب : IMC
تبلیغات ریشه در ابلاغ یک پیام دارد. در تعریف تبلیغات چنین بیان مینماییم که : تبلیغات به معنای برقراری ارتباط با مشتری برای بیان یک پیام در خصوص خدمات و محصولات را دارد.
واژه تبلیغات Advertising نیز از واژه Ad به معنای ” رو به کسی/ نسبت به کسی ” است و Vertere که واژه لاتین است نیز به معنای “برگشتن” است. در کل Advertere به معنای به رو به کسی برگشتن ( کسی را مدنظر قرار دادن ) است. تبلیغات برای انجام شود ، یعنی پیام خود را به مخاطب هدف برساند نیاز به رسانه تبلیغاتی ATL , BTL , TTL ( کانال رسانه ) دارد . انواع رسانه در اختیار افراد و شرکتها وجود دارد. رسانههایی مانند تلویزیون ، رادیو ، کارهای چاپی و رسانههای آنلاین.
بازاریابی ویدیویی یکی از انواع بازاریابی است که با دیجیتال مارکتینگ ( بازاریابی آنلاین ) نقطه مشترکی دارد و به عنوان ابزار وب برندینگ نیز است. اگر یک عکس بتواند هزاران برند ، یک ویدیو چقدر حرف دارد؟
این همان پایه و اساس بازاریابی ویدیویی Video Marketing است. بیان پیام برند از طریق ویدیو انجام خواهد شد. ویدیو مارکتینگ یک استراتژی بازاریابی روبهجلو است که ویدیوی جذاب را در کمپینهای بازاریابی خود ادغام میکند. بازاریابی ویدئویی میتواند برای همه چیز از جمله ایجاد ارتباط با مشتری، ارتقاء نام تجاری، معرفی خدمات یا محصولات مورد استفاده قرار گیرد. علاوه بر این، بازاریابی ویدئویی میتواند به عنوان وسیلهای برای ارائه توضیحات آموزشی، تشویق مشتریان، پخش زنده و ارائه محتوای سرگرم کننده ویروسی ( بازاریابی ویروسی ) باشد.
اگر به ویدیو مارکتینگ به صورت سطحی نگاه کنیم ، خوب خیلی ساده است ، یک ویدیو ساخته شده و شرکت شما را معرفی میکند و باعث افزایش ، افزایش آگاهی از محصولات و خدمات و با نزدیکی با مشتریان میشود ، اما در عمل یک کم پیچیدهتر از این است.مثل سایر اقدامات بازاریابی ، بازاریابی ویدیویی باید بر پایه داده و اطلاعات باشد ، پس با بتوانید میزان بالایی از معیارها و نشانههای را در فضای وب رصد و ارزیابی نمایید .
جایگذاری محصول ( جایگذاری برند / تبلیغات نامحسوس برند ) یک تکنیک تبلیغاتی و جز ترویج ( پروموشن ) که بخشی از آمیخته بازاریابی است . جایگذاری محصول به شرکت این اجازه میدهد که کالاهای خود از طرق غیر سنتی معرفی مینماید، این روش از طریق نمایش کالاها در فیلمها، تلویزیون، و یا سایر رسانهها است. تلویزیون / سینما و تبلیغات ، همیشه دوشادوش هم بودهاند. اما با هوشمند شدن مشتریان و حجم بالای تبلیغات ، مدیران بازاریابی باید به دنبال راهکاری باشند که حتما مشتری پیام برند را بگیرند. مدیران برند به دنبال غافلگیر کردن گاهوبیگاه مخاطبین خود هستند ، مثلا شرکت Cisco در سریال 24 یا موتور جستجوی A9.com از شرکت آمازون در سریال The OC .
سه سطح اساسی برای استفاده از جایگذاری محصول / جایگذاری برند در تلویزیون، فیلم یا حتی اینترنت عبارت است از :
جايگذاري محصول Product Placement
برند بوک یک اصطلاح غیرتخصصی و عامیانه است که گاه آن را بایبل برند Brand Bible و یا Style Book , Brand Manual نیز مینامند . از آنجایی که در ایران نیز استفاده از کلمه برند بوک در بین عوام و خواص مورد استفاده قرار میگیرد ( مثل مورد برند لاکشری Luxury ) ، ما نیز مجبوریم در این مطلب از همین واژه عامیانه استفاده نماییم.
بهتر است که بدانید :
در فضای مدیریت حرفهای بین المللی به آن دفترچه راهنمای هویت بصری برند راهنمای هویت شرکت CBIG – Corporate Brand Identity Guidelines است.
در کشورهای انگلیسی زبان مانند انگلیس ، آمریکا ، استرالیا و نیوزیلند ، متخصصین حوزه برند آن را به Brand CI Guide میشناسند.
برند بوک بیانگر دستورالعملها و قوانین روشن در خصوص نحوه نمایش لوگو ، رنگ و پیام به مخاطبان است. اما برند بوک کاری بیش از آن انجام میدهد : برند بوک به دنبال تثبیت هویت و شخصیت عمومی شرکت است.برند بوک مرجع هرگونه عملیات گرافیکی آتی سازمان است . فرض که طراحی وب سایت و شبکههای اجتماعی خود را میخواهید به یک شرکت طراحی وب سایت ، واگذار نمایید . این شرکت باید چه نکاتی را در طراحی خود رعایت نماید. برند بوک راهنمای این شرکت است.برند بوک ، آنچه از نام تجاری در کمپین برندینگ سازمان انتظار میرود ، به جهان میگوید.باید نگاهی عمیقتر به ارزش ایجاد شده ناشی این دفترچه برند برای فرایند مدیریت برند و تاثیر آن بر بازاریاب و سازمان ارزیابی نمود.بیایید به ارزش دستورالعملهای نام تجاری نگاه کنیم و به همین دلیل شما باید خودتان را ایجاد کنید.
ادامه : برند بوک
مشاور مدیریت فردی حرفهای است که قادر است به عمق مشکلات سازمان وارد شده و با راهکار و ایدههایی برای حل این مشکلات بیرون میآید. مشاور مدیریت باید برای پیدا کردن راه حل مشکلات سازمان باید به صورت عینی و سریع بتواند فکر نموده و به صورت مختصر و متقاعدکنندهای ، راهحل را ارائه نماید.
مهارتهای تخصصی و معتبر یک مشاور بینالمللی یا ناشی از تجربهای بیش از 10 سال کار است و یا مدرک معتبر انجمن مشاوران مدیریت آمریکا IMC است. دورههای آموزشی تخصصی این انجمن ، پایه و اساس دانش، مهارت ها و رفتارهای مورد نیاز یک مشاور مدیریت است. تبدیل شدن به یک مشاور مدیریت موفق مانند شرکت در فرمول وان است که نیاز به رقابت هوشمندانه و مهارت بالا است که پایه اخلاق و رفتار حرفهای است. فردی که دانشجوی مدیریت است و یا تازه فارغالتحصیل شده است و زیر 10 سال سابقه اجرایی دارد ، نمیتواند یک مشاور مدیریت باتجربه و خبره محسوب شود و میتواند یک دستیار مشاور خوب باشد.
در ادامه به بیان پنج مهارت حیاتی مشاور مدیریت برای ایجاد تغییرات مثبت و تاثیرگذار در سازمان مشتری خواهیم پرداخت.
مشاور مدیریت باید در طول زمان کسب تجربه نماید
تنها مهارتی مشاور مدیریت که فقط در طول زمان کسب میشود ، تجربه است. تجربه بیشتر میتواند یک مشاور را به اسلحهای قویتر در مقابل مشکلات و موقعیتهای ناشناخته پیش روی مجهز نماید. با تجربه بالا ، عکسالعملها و تصمیمات هوشمندانهتر شده و مشاور در برخورد با شرایط پیچیدهتر و فوری ، راحتتر برخورد خواهد نمود. یک مشاور مدیریت حرفهای در طی صحبتهای خود به تعداد زیادی موارد مشابه از کسبوکارهای متفاوت ناشی از تجربیات خود اشاره خواهد نمود.
ادامه مطلب : مشاور مدیریت
باتنا BATNA واژهای از دنیای اصول و فنون مذاکره است و مخفف کلمه Best Alternative To a Negotiated Agreement به معنی بهترین گزینه جایگزین در مسیر دستیابی به مذاکره است.
باتنا به معنای بهترین راه حل یا راهکار جایگزینی است که از سوی طرفین مطرح میشود درزمانی که احساس میشود که مذاکره به نتیجهای نمیرسد یا توافقنامه همچنان قابل امضاء نباشد.
به عبارت دیگر ، باتنا یک گزینه جایگزین برای مذاکره ناموفق است. واژه باتنا اولین بار در کتاب “گرفتن جواب بله بدون تسلیم شدن” آمده است.
استراتژی برندسازی کشوری یا برندینگ ملی از آن جزء مفاهیم برندسازی مکانی و از عناصر دانش مدیریت برند است. برندسازی کشوری ، کاری بسیار تخصصی است که توسط یک فرد انجام نمیشود.
در دو دهه اخیر دیدهایم بسیاری از شهرها ، جزیرهها و برخی کشورها به صورت خیلی تهاجمی به دنبال برندینگ خود هستند، تا طنین انداز هویت برند در بین ذینفعان خویش و به ایجاد روابط پایدار با مشتری ( افراد مرتبط ) خواهد انجامید. فواید برندینگ کشوری بسیار زیاد است.
به فرایندی گفته میشود که یک کشور تمایل دارد یک جایگاه برند مشخصی را برای خود در ذهن شهروندان خود یا سایر کشورها ایجاد نماید.
مثلا : مردم استرالیا مهربان هستند. سوئیسیها دقیق و صلحجو هستند. آلمانیها قانونمند، صاحب تکنولوژی و کتابخوان هستند.
نتیجه برندسازی کشوری موفق عبارت است از ایجاد تداعیات برند جداییناپذیر از کشور از طریق عملکرد ، هویت یا کیفیت است.
زمانی که برای یک آبکش پلاستیکی سبز ؛ به یک مغازه لوازم پلاستیکی ی رفتم ، یاد واژه اعتماد افتادم و اینکه چطور میشود که به چیزی که در آن اعتماد معنایی ندارد ، میتوان به دنبال اعتماد گشت.
شخصی اخیراً 450 میلیون دلار برای نقاشی Salvator Mundi پرداخت کرده است ( نقاشی که برای مدت طولانی در دسترس نبود و توسط لئوناردو داوینچی از عیسی مسیح که به سفارش پادشاه لوئیس هفتم فرانسه بیش از 500 سال پیش ساخته کشیده شده است )
صحت و شرایط قطعه مورد تردید قرار گرفته است. دستهایی که پشت معرفی این نقاشی ، بسیار مشکوک بودند – که میتوانست نشانهای بر جعلی بودن آن باشد. واقعا کسی میتوانست برای این تابلو پر از ریسک و ترید ، چک بکشد که به آن ایمان داشته باشد و نشان دهد ، که هنر در نهایت درباره ایمان و اعتماد است. در جهان و ، اعتقاد و ایمان طرفین معامله ، یک چهارچوب اساسی است. زیرا هر آنچه مشتری پیش از تماس با شما باید بداند را پرسیده است و اطلاعات کافی از شما و مورد معامله کسب کرده است
4 دلیل که : چرا مشتری حرف شما را باور نمیکند ؟
کنترل کارکنان بخشی از 4 وظیفه اصلی یک مدیر است ( برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و رهبری و کنترل ) است. کنترل کارکنان به عنوان یک وظیفه به مدیریت منابع انسانی سازمان تفویض میگردد و معنای آن قرارداد نیروی انسانی در یک چهارچوب اخلاقی و رفتاری بر اساس الگوی فرهنگی مدنظر سازمان و نظارت بر دستیابی به سطح مشخصی از کنترل است.
زمانی که کارکنان به مدیر خود احترام نمیگذارد ، آیا میتوان کنترل کارکنان را مجددا به دست گرفت ؟
یکی از کارفرمایان ما تعریف میکرد :
در شرکتی ، مدیر مستقیم من در تصمیمهایی که باید توسط ما برای کارکنان زیرمجموعه خود میگرفتم ، مستقیما دخالت میکرد، مثل : گرفتن مرخصی، برخی وظایف محوله یا گزارش کارکنان من به او بدون اینکه به من گزارش دهند. زمانی که مشکل خاصی را با وی مطرح میکردم ، مثل برخورد با اظهارنظرهای بیمورد یکی از کارکنانم ( آن کارمند حتی میخواست که با من درگیری فیزیکی پیدا کند) ، زمانی که به مدیر گرفتم ، او حرف مرا به تمسخر گرفت ). من فکر میکردم که قدرت کافی برای برخورد با کارکنانم را دارم ، اما مدیرم هرگز آن را جدی نگرفت. او فقط میگفت ، نادیده بگیر. حتی مدیر منابع انسانی نیز کمکی نکرد. در اینجا قصد داریم که در خصوص قدرت برای کنترل کارکنان صحبت نماییم. چرا از مدیران سطح بالاتر برای کنترل کارکنان خود کمک میخواهید ؟
شما مدیر آنان هستید و این شما هستید که باید آنها را مدیریت نمایید. اگر با کارکنان خود درگیری لفظی پیدا میکنید ، اگر برای شما تره هم خورد نمیکنند ، شما کنترل کارکنان خود را از دست دادهاید. برای به کنترل مجدد کارکنان خود باید به سه چیز توجه نمود: کارکنان خود ، مدیر خود و خودتان
کنترل کارکنان به چه معناست ؟
کنترل کارکنان بخشی از 4 وظیفه اصلی یک مدیر است ( برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و رهبری و کنترل ) است. کنترل کارکنان به عنوان یک وظیفه به مدیریت منابع انسانی سازمان تفویض میگردد و معنای آن قراردادن نیروی انسانی در یک چهارچوب اخلاقی و رفتاری بر اساس الگوی فرهنگی مدنظر سازمان و نظارت بر دستیابی به سطح مشخصی از کنترل است.
زمانی که کارکنان به مدیر خود احترام نمیگذارد ، آیا میتوان کنترل کارکنان را مجددا به دست گرفت ؟
یکی از کارفرمایان ما تعریف میکرد :
در شرکتی ، مدیر مستقیم من در تصمیمهایی که باید توسط ما برای کارکنان زیرمجموعه خود میگرفتم ، مستقیما دخالت میکرد، مثل : گرفتن مرخصی، برخی وظایف محوله یا گزارش کارکنان من به او بدون اینکه به من گزارش دهند. زمانی که مشکل خاصی را با وی مطرح میکردم ، مثل برخورد با اظهارنظرهای بیمورد یکی از کارکنانم ( آن کارمند حتی میخواست که با من درگیری فیزیکی پیدا کند) ، زمانی که به مدیر گرفتم ، او حرف مرا به تمسخر گرفت ). من فکر میکردم که قدرت کافی برای برخورد با کارکنانم را دارم ، اما مدیرم هرگز آن را جدی نگرفت. او فقط میگفت ، نادیده بگیر. حتی مدیر منابع انسانی نیز کمکی نکرد. در اینجا قصد داریم که در خصوص قدرت برای کنترل کارکنان صحبت نماییم. چرا از مدیران سطح بالاتر برای کنترل کارکنان خود کمک میخواهید ؟
شما مدیر آنان هستید و این شما هستید که باید آنها را مدیریت نمایید. اگر با کارکنان خود درگیری لفظی پیدا میکنید ، اگر برای شما تره هم خورد نمیکنند ، شما کنترل کارکنان خود را از دست دادهاید. برای به کنترل مجدد کارکنان خود باید به سه چیز توجه نمود: کارکنان خود ، مدیر خود و خودتان.
کنترل کارکنان : چگونه کارکنان را کنترل نمایید ؟
علت شکست بسیاری از استارتاپ ها یکسان است . سرمایه گذار میخواهد بداند که نتیجه سرمایه گذاری وی بر یک کسب و کار ، موفقیتی بزرگ است یا شکستی فاجعه بار ؟
برای موفقیت استارتاپ ، کارآفرین باید از چالشهای عمومی آگاه باشد و از اشتباهات رایجی که اکثر کارآفرینان پیش از خود ، پرهیز نمایند. در این مقاله برخی از مهمترین اشتباهات منجر به شکست استارتاپ ها را برایتان بازگو می نماییم و بیان خواهیم نمود که چه اقدامی توسط کارآفرین باید در دستور کار قرار می گرفت تا از شکست استارتاپ جلوگیری شود. هرچند که کارآفرین ، بسیار هیجان زده و مغرور است و به گفته مشاور خود کمتر گوش میدهد.
ایده کارآفرین بسیار ساده است اما پیاده سازی آن بسیار سخت است.
بزرگترین دلیل شکست استارتاپ این است که کارآفرین فرض میکند که داشتن یک ایده عالی کافی است. برخی کارآفرینانی که به ما مراجعه مینمایند ، اعتقاد دارند که ایده آنها بسیار عالی است و مشتریان بلافاصله برای آن التماس میکنند و غرق در پول میشوند. در واقع، هرگز اینگونه نیست. برندی مانند Vitoto ، ایده آن در مورد آپلود ویدیو و انتشار آن بود. اما تصمیمات تجاری بدی که گرفته شد ، موجب شکست استارتاپ شد. اینکه فکر کند که مشتری پشت در ایستاده ، یک فکر بیش از اندازه خوشبینانه است. به مدل کسبوکار باید توجه نمود. در طرح توجیهی باید همه هزینهها ، تکنولوژی ، تیم اجرایی ، استراتژی بازاریابی و روشهای کسب درآمد باید مدنظر قرار گرفته شده باشد. بیزینس پلن باید به کارآفرین شناخت بهتری از روش مدیریت کسب و کار و عملیات مورد نیاز بدهد تا به ساده ترین شیوه ممکن به مشتریان خود را جذب نماید.
نکته آموزشی : مهم نیست که ایده شما چقدر خوب است ، اگر پولساز نباشد یا به سطح تولید یا ارائه مدنظر نرسد ، شکست استارتاپ شما قطعی خواهد بود.
اگر واقعا به دنبال پیشرفت کاری هستید ، باید بتوانید مدیر خود را مدیریت نماید. البته شاید فورا ذهن شما به سمت روشهایی برای فرار از کار و یا روشهای امتیازی گیری از مدیریت برود. نه ، اشتباه به عرضتان رسیده است ، این برای شما دوست از زیر کار درو ، چیز جذابی نداریم. این مقاله برای کسانی است که مدیر خود را در جهت موفقیت خود سازمان باید مدیریت نمایند.
اما چرا باید رئیس را مدیریت نمود ؟ مگر قرار نبود که رئیستان ، شما را مدیریت نماید ؟
مدیریت رئیس به شما کمک میکند تا توجه وی را به مواردی که باید در اولویت و فوریت قرار گیرد، جلب نمایید. مدیریت مدیر موجب میشود که تمرکز مدیر را دائما روی پروژهها اصلی که شما نیز روی آن کار مینمایید ، همچنین بازخورد رئیس و نقطه نظرات وی را بلافاصله دریافت خواهید نمود. همین اعتماد به رهبری شما را افزایش میدهد. اعتماد برای پیشرفت شغلی مهم است.
حداقل دو ساعت قبل از جلسه با مدیر ، یک لیست کوتاه از مواردی که برایتان مهم است ، را تهیه نمایید .این لیست را بر اساس آنچه ضروری اولویت است مرتبط نمایید. برخی از عناوین لیست در مورد موضوعاتی است که در سازمان در دست اجرا و باید در خصوص پیشرفت آنها صحبت شود، برخی در مورد عناوینی است که باید توسط مدیر تأیید شوند. من در زمان جلسه با مدیرم ، در انتهای این لیست ، عناوینی از ایدههایی که میتواند موجب رشد سازمان گردد را قرار میدهم. باید سعی کنید که در جلسه منعطف باشید ، این انعطاف با پرسیدن از آنچه برای مدیرتان بسیار مهم است، خود را نشان میدهد. اول سوالات مدیر را پاسخ دهید و سپس به سراغ لیست بروید.
هزینههای تبلیغاتی در ایالاتمتحده در حال افزایش است. در سال 2014 مشاغل آمریکایی بیش از 180.12 میلیارد دلار هزینه تبلیغات نمودهاند. در سطح جهانی در سال 2015 بیش از 540 میلیارد دلار برای تبلیغات هزینه شده است ، این رقم در مقایسه با سال 2014 در حدود 4.6٪ افزایش یافته است که عموم مردم در معرض تعداد فزایندهای از تبلیغ قرار داشتهاند. در سال 1985 ، هر آمریکایی شهری حدود 2000 تبلیغات در روز را مشاهده میکرد که در سال 2016 تعداد این تعداد 5000 تبلیغات در روز رسیده است. با این وجود ، از میان 350 آگهی تماشا شده در روز ، فقط 153 تبلیغات بیش از چند ثانیه مورد توجه قرار میگیرند. اندازهگیری اثربخشی تبلیغات همیشه بزرگترین چالش متخصصان بازاریابی و تبلیغات بوده است.
یکی از آنها بر اساس اندازهگیری شاخصهای بازاریابی مانند آگاهی ، ترجیح ، رضایت مشتری ، وفاداری و دیگری تمرکز روی اندازهگیری شاخصهای بازاریابی ملموس مانند ، سهم بازار ، سود ، بازده سرمایهگذاری ، جریان نقدی ، ارزش شرکت است.
تخفیف گرفتن میتواند سرعت دستیابی به توافق را افزایش، نمایشی از حسن نیت و اهرمی برای درخواست امتیاز خاص توسط مشتری به حساب آید. پیشتر در یک مقاله توضیح دادیم ؛ تخفیف نیز دارای خطرهای احتمالی است که یک مدیر بد و غیرحرفه ای این خطرها را به موقع درک نمینماید.
زمانی ارائه تخفیف یک مزیت است که تخفیف استراتژیک باشد – نه هر موقع که مشتری بالقوه از شما درخواست تخفیف نمود. وعده تخفیف پیش از شروع مذاکره واقعی میتواند به سه پیامد منفی زیر را به همراه داشته باشد :
آیا شما کارآفرینی هستید که مایل هستید به کانادا بروید کسب و کاری راه اندازی کنید؟
برنامه ویزای استارت آپ کانادا راهی است برای کارآفرینان جهت انجام این امر.
سند کسبوکار ( طرح توجیهی / Business Plan / بیزنس پلن )
طرح توجیهی برای اقامت از طریق سرمایه گذاری ( اروپا ، کانادا و استرالیا )
طرح توجیهی مهاجرت به کانادا از طریق شرکت استارتاپ Startup ( ویزای کانادا )
این برنامه به منظور جذب کارآفرینان پویا از سراسر جهان طراحی شده است، جهت آوردن آنها به کانادا، و حمایت هایی که نیاز دارند را برای آنها فراهم می کند (از جمله تامین مالی) تا کسب و کار خود را ایجاد کنند و بتوانند در یک مقیاس جهانی رقابت کنند و شغل هایی برای کانادایی ها ایجاد کنند.
کارآفرینانی که واجد شرایط برنامه ویزای استارت آپ کانادا هستند از شانس بالایی برای رشد و پیشرفت برخوردار هستند؛ هدف رفع موانع ورود متقاضیان به کانادا در طی چند هفته می باشد. و ویزای کارآفرینان کانادا اقامت دائمی به این افراد می دهد که می تواند به شهروندی کانادا منجر شود.
در حالیکه تصور می شد که کارآفرینان در بخش های تکنولوژی (تکنولوژی بالا) از قبیل کارآفرینان سیلی ولی که نتوانسته اند وضعیت اقامت در ایالات متحده دریافت کنند ممکن است به طور خاص علاقه مند به برنامه ویزای استارت آپ کانادا باشند، کارآفرینان بعد از این از هر کجای دنیا تشویق می شوند تا درخواست خود را ارائه کنند.
اگر شما می خواهید از طریق برنامه ویزای استارت آپ کانادا به کانادا مهاجرت کنید، به صندوق سرمایه گذاری کانادا، گروه سرمایه گذار انجل (سرمایه گذار فرشته) یا مرکز رشد کسب و کار که مایل هستند در کسب و کار جدید شما سرمایه گذاری کند نیاز خواهید داشت.
صندوق سرمایه گزاری کانادا، گروه سرمایه گذار انجل یا مرکز رشد کسب و کار از سوی دولت کانادا تعیین شده اند تا در برنامه ویزای استارت آپ کارآفرینان شرکت کنند.
بنابراین، گام اول متقاعد کردن یکی از این گروه ها یا صندوق های تعیین شده است در خصوص اینکه ایده کسب و کار شما ارزش سرمایه گذاری دارد. مشکل آن است که گروه ها یا صندوق های مختلف فرایندهای متفاوتی برای این کار دارند، بنابراین شما باید با هر صندوق سرمایه گذاری یا گروه سرمایه گذاری انجلی که تصمیم دارید ایده تان را به آن عرضه کنید به طور مستقیم تماس بگیرید تا بفهمید آنها به چه اسنادی نیاز دارند و شما برای ارائه کردن ایده کسب و کارتان چه چیزهایی باید به آنها ارائه کنید. به عنوان نمونه، برخی از گروه ها نیازمند یک برنامه کسب و کار مکتوب و مبسوط هستند در حالیکه برخی دیگر اینگونه نیستند.
ایده خوبی است که کمی برای گروه های مختلفی که در این لیست وجود دارند، از قبیل صندوق های سرمایه گذاری، مراکز رشد کسب و کار و گروه های سرمایه گذاری انجل وقت بگذارید و بر روی آنها تحقیق کنید چرا که این گروه ها اهداف متفاوتی دارند و اغلب ترجیح می دهند روی انواع خاصی از کسب و کار سرمایه گذاری کنند. با بازدید کردن از وب سایت های این گروه ها شروع کنید. ممکن است بتوانید طرحی کلی از فرایند درخواستی که برای دنبال کردن نیاز دارید بیایید تا ایده خود را از طریق وب سایت به آنها ارائه کنید.
اگر سرمایه گذار، مرکز رشد کسب و کار یا گروه سرمایه گزار تصمیم بگیرد که از ایده کسب و کار شما حمایت کند، آنها یک نامه حمایت به شما ارائه خواهند کرد و یک گواهی تعهد تکمیل شده را به طور مستقیم به مرکز مهاجران، پناهندگان و شهروندان کانادا (IRCC) ارائه خواهند کرد. گواهی تعهد جزئیات مربوط به تعهد بین شما و سازمان سرمایه گذاری را ارائه می کند.
شما می توانید از چندین سازمان حمایت دریافت کنید، که تحت عنوان syndication شناخته می شود. اگر قضیه اینگونه باشد، سازمان های حمایت کننده از شما با همدیگر یک گواهینامه تعهد واحد برای مرکز مهاجران، پناهندگان و شهروندان کانادا (IRCC) ارائه خواهند کرد و شما یک نامه حمایت دریافت خواهید کرد.
زمانی که نامه تان را دریافت کردید، برای درخواست کردن یک ویزای استارت آپ آماده خواهید بود، با فرض اینکه دیگر شرایط لازم را دارا هستید. شما نمی توانید بدون داشتن یک نامه حمایت برای ویزای استارت آپ کارآفرینی کانادا درخواست بدهید.
شرایط دریافت ویزای استارت آپ کانادا
یک سرمایه گذار انجل Angel Investor ( یا سروش سرمایه گذار ) فردی است که در یک کسب و کار پر خطر جدید یا کوچک سرمایه گذاری میکند، برای یک استارت آپ یا توسعه آن سرمایه فراهم می کند. سرمایه گذاران انجل عموما افرادی هستند که مقداری پول نقد اضافی در اختیار دارند و به دنبال نرخ بالاتری از بادهی نسبت به آنچه در سرمایه گذاری های سنتی به دست می آید هستند. یک سرمایه گذار انجل عموما به دنبال سودی 25 درصد یا بیشتر است.
یک سرمایه گذاری انجل شکلی از تامین مالی در ازاء سهام می باشد – سرمایه گذار در مقابل گرفتن بخشی از سهام شرکت تامین مالی انجام می دهد. تامین مالی در ازاء سهام معمولا در کسب و کارهایی که استقرار نیافته اند و جریان نقدینگی یا وثیقه کافی برای گرفتن وام از موسسات مالی را ندارند مورد استفاده قرار می گیرد.
سرمایه گذاران انجل خلاء موجود بین تامین مالی مقیاس کوچک ارائه شده توسط خانواده و دوستان و سرمایه گذاران سرمایه گذاری های پر خطر را پر می کنند. جذب کردن سرمایه گذار انجل همیشه کار آسانی نیست، اما می توان کارهایی در این خصوص انجام داد. نخست، این موضوع را مد نظر قرار دهید که آیا سرمایه گذاری انجل حقیقتا برای شما و کسب و کارتان خوب است.
ادامه : نحوه پیدا کردن یک سرمایهگذار انجل Angel Investor
نتفلیکس Netflix در سال 1997 توسط Randolph و Hastings تأسیس شد و یکی از پیشروترین شبکههای پخش کننده تلویزیونی در جهان با داشتن مشترکین بیش از 75 میلیون در سراسر جهان به دلیل بیش از 100،000 فیلم در شبکه خود است.
طی سالها، Netflix موفقیتهای خود روشهای مختلفی را برای تکامل ترکیب بازاریابی خود برای افزایش و تولید سود معرفی کرده است. رقبای آن شامل HBO GO ، Vudu ، Hotstar ، Amazon Prime ، Hulu هستند که همگی هنوز نتوانستهاند از موفقیت نتفلیکس پیشی بگیرند. همچنین طی سالها ، سود Netflix به سرعت افزایش یافته است، زیرا خود را به عنوان یکی از بهترین اشکال پخش تلویزیونی تثبیت کرده است.
در اینجا به معرفی مارکتینگ میکس ( یا آمیزه بازاریابی ) نتفلیکس Marketing Mix of Netflix می پردازیم .
از زمان آغاز به کار ، Netflix از طریق روشهای خلاقانه خود ، خود را به عنوان ارائه دهنده خدماتی موفق معرفی نموده است. مشتریان Netflix این شانس را دارند که به هزاران فیلم و نمایش تلویزیونی که باهدف دستیابی به خواستههای مشتریان هر روز به روز رسانی میشوند ، دسترسی پیدا نمایند.
علاوه بر این ، نتفلیکس از طریق پست نیز DVD محتوای تصویری خود را ارسال مینماید که مزیت بزرگی در مواجه با رقبا به ویژه در بازه زمانی 1999 تا 2007 فراهم مینمود . این واقعا یک ایده خلاقانه و بسیار موفق بود. در سال 2012 ، سه نوع اشتراک برای مشتریان در نظر گرفته : فقط پخش آنلاین ، DVD به استثنای پخش آنلاین و DVD به همراه پخش آنلاین .
هر مدل اشتراک دارای ویژگیهای مختلفی از جمله سطح کیفیت مختلف HD ، تعداد صفحهای که میتوانید همزمان محتوا را تماشا کنید. Netflix را میتوان به عنوان یک محصول محسوس و محصول نامشهود طبقه بندی کرد. ملموس بودن به دلیل ارسال DVD ، سرویس نامحسوس نیز به دلیل پخش آنلاین است. این محصول در Xbox ، PlayStation و Wii نیز قابل دسترسی است. برنامه آن با Android و Apple IOS سازگار است و در تلفنهای هوشمند قابل دسترسی است.
ادامه : مارکتینگ میکس
تعیین ارزش برند ( ارزشگذاری برند ) یکی از حوزه های مدیریت برند است که با تناقض و مناقشه همراه است. هر سال، شرکتی مثل اینتربرند ، برندهای برتر جهان را با تعیین ارزش دارایی های غیر ملموس شان رتبه بندی می کنند. تقریبا هرسال، بعد از اینکه این رتبه بندی ها علنی می شوند، بحث بر سر این موضوع شکل می گیرد که چرا رتبه بندی برندهای برتر در شرکتهای مختلف، متفاوت است و چرا تعیین ارزش برند این شرکتها تا این اندازه متفاوت است. این پدیده ماهیت پیچیده تعیین ارزش برند به عنوان یک موضوع و تفاوت ها در روش های تعیین ارزش برند موجود که به این پیچیدگی می افزایند را نشان می دهد.
صرفنظر از مناقشه ها و بحث های بیشماری که هر ساله در خصوص رتبه بندی های صورت گرفته بر اساس ارزشگذاری برند صورت می گیرد، این موضوع همچنان جنبه مهمی از برندسازی می باشد. تعیین ارزش برند در دنیای شرکت ها به طور فزاینده اهمیت پیدا می کند، چرا که سازمان ها به طور فزاینده تلاش می کنند تا یک عدد و رقم مالی به مهمترین دارایی های غیر ملموس شان، برندها، اختصاص دهند. تعیین ارزش برند پیوندی استراتژیک بین استراتژی، بازاریابی، و تامین مالی می باشد. تعیین ارزش برند دیدگاه ها و بینش هایی در خصوص بازگشت سرمایه بازاریابی و تاثیر آن بر پایه دارایی غیر ملموس یک سازمان فراهم می کند. مدیریت استراتژیک برند، که بازگشت سرمایه، عایدی ها و سودآوری نقشی حیاتی در آن ایفا می کنند، کارآمدتر خواهد شد زمانی که ارزشگذاری در این فرایند تلفیق شود.
در طول سالیان گذشته، شناخت ارزشگذاری برند به عنوان ابزاری استراتژیک، به پیدایش رویکردهای ارزشگذاری متعددی منجر شده است. این یک تحول دلگرم کننده است، از این حیث که این حوزه اکنون بین متخصصان حوزه برند، بازاریاب ها، رهبران کسب و کار، ناظران و مسئولان امر به طور جدی به رسمیت شناخته شده است. از سوی دیگر، واقعیت نگران کننده آن است که وجود شیوه های ارزشگذاری متعدد، پیچیدگی ها و ابهاماتی در بین صاحبان برند و دیگر گروه های ذینفع ایجاد کرده است.
تعیین ارزش برند : سیر تکاملی یک شیوه استراتژیک
یک طرح توجیهی ( برنامه کسبوکار ، طرح کسب و کار تجاری ، بیزینس پلن Business Plan ) یک سند نوشتاری است که کسبوکار شما، اهداف و استراتژیها و بازاری که هدف قرار خواهید داد و پیشبینی مالی تان را شرح میدهد. داشتن یک برنامه کسبوکار مهم است زیرا به شما کمک مینماید تا اهداف واقعبینانه، تامین مالی خارجی ( تامین مالی از خارج از شرکت )، ارزیابی نحوه دستیابی به موفقیت، روشن کردن الزامات عملیاتی و ایجاد پیشبینیهای مالی منطقی را در یک سند در کنار هم داشته باشید. آمادهسازی طرح توجیهی همچنین به شما کمک خواهد کرد تا بر روی نحوه عملکرد کسبوکار جدید خود تمرکز کنید و بهترین شانس موفقیت را به آن بدهید.
تامین کمک مالی برای شروع کسبوکار جدید به طور مستقیم با قدرت طرح توجیهی شما ارتباط دارد. برای اینکه یک نامزد جدی برای دریافت سرمایه از یک موسسه مالی یا سرمایه گذاران به حساب آیید، باید نشان دهید که شما در تمام جنبههای کسبوکار خود دارای توانایی کافی برای کسب سود را دارید.
ویزای ویژه استرالیای جنوبی با هدف تقویت اقتصاد این منطقه فقط به مدت سه سال در دسترس است.
ویزایی که برای اولین بار در مارس 2018 در جریان انتخابات منتخب ایالت استرالیای جنوبی اعلام شد ، نیازی به هزینه سرمایه ای ندارد ، برعکس بیشتر ویزاهای تجاری و نوآوری که در استرالیا ، کانادا ، هلند ، آلمان و سوئد وجود دارد.
دولت فدرال با تصویب ویزای Subclass 408 (فعالیت موقت) به دارندگان ویزا اجازه می دهد تا به مدت سه سال به همراه خانواده خود در استرالیا بمانند.
کارآفرین باید زیر 45 سال سن داشته باشد و از دولت ایالتی استرالیا جنوبی برای ایجاد مشاغل نوآورانه در ایالت پس از ارائه طرح توجیهی Business Plan ، از کارشناسان دولت ایالت استرالیای جنوبی تأیید کتبی دریافت نماید.
در بیانیه توضیحی این قانون آمده است: ” تایید دولت استرالیا جنوبی از تمام امکانات داخلی و بین المللی استفاده خواهد نمود تا اطمینان حاصل نماید که فقط کارآفرینان واقعی با ایده های نوآورانه به ویزای موقت دسترسی پیدا کنند ” و ” با جاهلین ایده بر اساس قانون برخورد خواهد شد”.
دولت محلی اعلام نموده است که ویزای جدید به ایجاد شغل بیشتر و جذب سرمایه گذار در ایالت کمک می کند.
ما اطمینان داریم که به این ترتیب می توانیم به این متقاضی ویزای استارت آپ ، بعد از شروع کار در استرالیا، اقامت دائم استرالیا جنوبی را ارائه نماییم زیرا آنها برنامه های کسب و کار خود را در قالب یک شرکت جدید موفق راه اندازی نموده اند و در ایالت ما شغل ایجاد می نمایند.”
ویزای استارت آپ استرالیا بدون سرمایه اولیه
رشد از دغدغه های اصلی مدیریت سازمان است. اما از مهمترین مهارتهای مدیر عالی سازمان نیست. برای صاحبان مشاغل ، اشتیاق و چشم انداز آنان نسبت به کسب و کارشان این است که شرکت خود موفق نمایند. مدیر دائم با خود میگوید که چرا ما رشد نمی کنیم ؟
مدیران غیرحرفهای که فقط در دو همایش شرکت کرده یا یک دوره MBA یکساله بی محتوا شرکت کرده اند ، دائما با 4 افسانه پیرامون ، موجب کندی یا عدم رشد سازمان خود میشود. بیشتر مشکل ما این است که مدرسان یا سخنرانان این کلاسها یا همایشها ، یا اصلا تجربه علمی ندارند و یا تجربه ایی در یک حوزه خاص مثل B2B یا B2C فقط دارند و ان تجربه را به زور میخواهند در مغز مخاطبان خود فرو نمایند.
در ادامه پنج مکالمه خود با مدیران را خواهم آورد. تمرکز آنها روی تمایل به رشد 10٪ ، 20٪ و حتی 30٪ در سال است. آیا شما نیز بر اثر همین افسانه ها در حال سقوط است؟
افسانه هایی که باعث جلوگیری از رشد
طرح توجیهی ویزای سرمایه گذاری آلمان سندی است که حتما باید به صورت حرفه ای تهیه و در اختیار سفارت آلمان در تهران قرار گیرد.
این سند جزو مهم ترین مدارکی می باشد که برای اخذ ویزای سرمایه گذاری و یا ویزای کارآفرینی آلمان حتما باید آن را از قبل تهیه نموده باشید.
کشور آلمان خانه ده ها هزار کسب و کار است که از یک شرکت تک نفره تا یک شرکت بزرگ چند ملیتی تشکیل شده است.
در حقیقت، بخش بزرگی از دلیل برتری اقتصاد آلمان در سطح جهانی می تواند در این نکته دید که این کشور که تمام تسهیلات لازم برای ویزای سرمایه گذاری آلمان را در اختیار علاقه مندان به راه اندازی استارتاپ ها قرار می دهد.
به همین خاطر است که کسب و کارهای کوچک و متوسط SME ها روی حرکت و قدرت اقتصاد آلمان اثری بزرگی داشته اند.
دولت آلمان برای تاسیس همه نوع کسب و کاری کاملا آغوش خود را باز نگهداشته است – صرفنظر از اینکه سرمایه گذار یک فرد آلمانی است یا خارجی
ادامه : طرح توجیهی ویزای سرمایه گذاری آلمان
یکی از مفاهیم مهم مدیریت برند است و زمانی که بحث شناخت برند آنلاین است ، در اصل به بخشی از برنامه وب برندینگ اشاره مینماییم. زمانی که از برند و برندسازی حرفی به میان می آید ؛ حتما با واژگانی مانند : برند ما شناخته شده نیست یا کسی برند ما را نمیشناسد برخواهید خورد.
اگر شما بازاریاب اینترنتی هستید یا یک خانم تاجر که کسبوکار خود را در اینترنت تبلیغ میکند و میخواهید برند شما خارج از دایره کنونی مشتریانتان شناخته شود باید بدانید که هدف نهایی بازاریابی این است که بازار هدف خود تا جای ممکن بزرگ نموده تا در دهانه قیف ، تعداد بیشتری از مشتری راغب را جذب و شانش را افزایش دهید. شناخت برند یکی از مفاهیم مهم مدیریت برند است.
مشتریان امروزی به دنبال تضمین هستند، سرعت بالا و ارائه خدمات استثنایی در پیرامون بسیار حائژ اهمیت است. هنگام ایجاد یک گاه اینترنتی، خدمت به مشتری میتواند به یک عامل مهم در تصمیم نهایی تبدیل شود. کیفیت بالا ، شناخت برند را افزایش خواهد داد.
مشتریان شما، مانند همه مشتریان میخواهند بدانند، برند شما دوست داشته باشند و به شما اعتماد کنند. من معتقدم که بازار هدف شما باید شما را به عنوان فردی که پشت آن قرار دارد، بپذیرد قبل از اینکه آنها آنچه را که ارائه میکنید را بخرند. بدون شناخت برند و ایجاد ارتباط عاطفی با آن ، بالا و مستمر شکل نخواهد گرفت. آیا فکر میکنید که دیجی کالا میتواند در حضور برندی مانند آمازون حتی یک روز دوام آورد ؟
یکی از مفاهیم مهم مدیریت برند است و زمانی که بحث شناخت برند آنلاین است ، در اصل به بخشی از برنامه وب برندینگ اشاره مینماییم. زمانی که از برند و برندسازی حرفی به میان می آید ؛ حتما با واژگانی مانند : برند ما شناخته شده نیست یا کسی برند ما را نمیشناسد برخواهید خورد.
اگر شما بازاریاب اینترنتی هستید یا یک خانم تاجر که کسبوکار خود را در اینترنت تبلیغ میکند و میخواهید برند شما خارج از دایره کنونی مشتریانتان شناخته شود باید بدانید که هدف نهایی بازاریابی این است که بازار هدف خود تا جای ممکن بزرگ نموده تا در دهانه قیف ، تعداد بیشتری از مشتری راغب را جذب و شانش را افزایش دهید. شناخت برند یکی از مفاهیم مهم مدیریت برند است.
مشتریان امروزی به دنبال تضمین هستند، سرعت بالا و ارائه خدمات استثنایی در پیرامون بسیار حائژ اهمیت است. هنگام ایجاد یک گاه اینترنتی، خدمت به مشتری میتواند به یک عامل مهم در تصمیم نهایی تبدیل شود. کیفیت بالا ، شناخت برند را افزایش خواهد داد.
مشتریان شما، مانند همه مشتریان میخواهند بدانند، برند شما دوست داشته باشند و به شما اعتماد کنند. من معتقدم که بازار هدف شما باید شما را به عنوان فردی که پشت آن قرار دارد، بپذیرد قبل از اینکه آنها آنچه را که ارائه میکنید را بخرند. بدون شناخت برند و ایجاد ارتباط عاطفی با آن ، بالا و مستمر شکل نخواهد گرفت. آیا فکر میکنید که دیجی کالا میتواند در حضور برندی مانند آمازون حتی یک روز دوام آورد ؟
طرح توجیهی ویزای سرمایه گذاری آلمان سندی است که حتما باید به صورت حرفه ای تهیه و در اختیار سفارت آلمان در تهران قرار گیرد.
این سند جزو مهم ترین مدارکی می باشد که برای اخذ ویزای سرمایه گذاری و یا ویزای کارآفرینی آلمان حتما باید آن را از قبل تهیه نموده باشید.
کشور آلمان خانه ده ها هزار کسب و کار است که از یک شرکت تک نفره تا یک شرکت بزرگ چند ملیتی تشکیل شده است.
در حقیقت، بخش بزرگی از دلیل برتری اقتصاد آلمان در سطح جهانی می تواند در این نکته دید که این کشور که تمام تسهیلات لازم برای ویزای سرمایه گذاری آلمان را در اختیار علاقه مندان به راه اندازی استارتاپ ها قرار می دهد.
به همین خاطر است که کسب و کارهای کوچک و متوسط SME ها روی حرکت و قدرت اقتصاد آلمان اثری بزرگی داشته اند.
دولت آلمان برای تاسیس همه نوع کسب و کاری کاملا آغوش خود را باز نگهداشته است – صرفنظر از اینکه سرمایه گذار یک فرد آلمانی است یا خارجی
ادامه : طرح توجیهی ویزای سرمایه گذاری آلمان
تعیین ارزش برند ( ارزشگذاری برند ) یکی از حوزه های مدیریت برند است که با تناقض و مناقشه همراه است. هر سال، شرکتی مثل اینتربرند ، برندهای برتر جهان را با تعیین ارزش دارایی های غیر ملموس شان رتبه بندی می کنند. تقریبا هرسال، بعد از اینکه این رتبه بندی ها علنی می شوند، بحث بر سر این موضوع شکل می گیرد که چرا رتبه بندی برندهای برتر در شرکتهای مختلف، متفاوت است و چرا تعیین ارزش برند این شرکتها تا این اندازه متفاوت است. این پدیده ماهیت پیچیده تعیین ارزش برند به عنوان یک موضوع و تفاوت ها در روش های تعیین ارزش برند موجود که به این پیچیدگی می افزایند را نشان می دهد.
صرفنظر از مناقشه ها و بحث های بیشماری که هر ساله در خصوص رتبه بندی های صورت گرفته بر اساس ارزشگذاری برند صورت می گیرد، این موضوع همچنان جنبه مهمی از برندسازی می باشد. تعیین ارزش برند در دنیای شرکت ها به طور فزاینده اهمیت پیدا می کند، چرا که سازمان ها به طور فزاینده تلاش می کنند تا یک عدد و رقم مالی به مهمترین دارایی های غیر ملموس شان، برندها، اختصاص دهند. تعیین ارزش برند پیوندی استراتژیک بین استراتژی، بازاریابی، و تامین مالی می باشد. تعیین ارزش برند دیدگاه ها و بینش هایی در خصوص بازگشت سرمایه بازاریابی و تاثیر آن بر پایه دارایی غیر ملموس یک سازمان فراهم می کند. مدیریت استراتژیک برند، که بازگشت سرمایه، عایدی ها و سودآوری نقشی حیاتی در آن ایفا می کنند، کارآمدتر خواهد شد زمانی که ارزشگذاری در این فرایند تلفیق شود.
در طول سالیان گذشته، شناخت ارزشگذاری برند به عنوان ابزاری استراتژیک، به پیدایش رویکردهای ارزشگذاری متعددی منجر شده است. این یک تحول دلگرم کننده است، از این حیث که این حوزه اکنون بین متخصصان حوزه برند، بازاریاب ها، رهبران کسب و کار، ناظران و مسئولان امر به طور جدی به رسمیت شناخته شده است. از سوی دیگر، واقعیت نگران کننده آن است که وجود شیوه های ارزشگذاری متعدد، پیچیدگی ها و ابهاماتی در بین صاحبان برند و دیگر گروه های ذینفع ایجاد کرده است.
تعیین ارزش برند : سیر تکاملی یک شیوه استراتژیک
یک طرح توجیهی ( برنامه کسبوکار ، طرح کسب و کار تجاری ، بیزینس پلن Business Plan ) یک سند نوشتاری است که کسبوکار شما، اهداف و استراتژیها و بازاری که هدف قرار خواهید داد و پیشبینی مالی تان را شرح میدهد. داشتن یک برنامه کسبوکار مهم است زیرا به شما کمک مینماید تا اهداف واقعبینانه، تامین مالی خارجی ( تامین مالی از خارج از شرکت )، ارزیابی نحوه دستیابی به موفقیت، روشن کردن الزامات عملیاتی و ایجاد پیشبینیهای مالی منطقی را در یک سند در کنار هم داشته باشید. آمادهسازی طرح توجیهی همچنین به شما کمک خواهد کرد تا بر روی نحوه عملکرد کسبوکار جدید خود تمرکز کنید و بهترین شانس موفقیت را به آن بدهید.
تامین کمک مالی برای شروع کسبوکار جدید به طور مستقیم با قدرت طرح توجیهی شما ارتباط دارد. برای اینکه یک نامزد جدی برای دریافت سرمایه از یک موسسه مالی یا سرمایه گذاران به حساب آیید، باید نشان دهید که شما در تمام جنبههای کسبوکار خود دارای توانایی کافی برای کسب سود را دارید.
ویزای ویژه استرالیای جنوبی با هدف تقویت اقتصاد این منطقه فقط به مدت سه سال در دسترس است.
ویزایی که برای اولین بار در مارس 2018 در جریان انتخابات منتخب ایالت استرالیای جنوبی اعلام شد ، نیازی به هزینه سرمایه ای ندارد ، برعکس بیشتر ویزاهای تجاری و نوآوری که در استرالیا ، کانادا ، هلند ، آلمان و سوئد وجود دارد.
دولت فدرال با تصویب ویزای Subclass 408 (فعالیت موقت) به دارندگان ویزا اجازه می دهد تا به مدت سه سال به همراه خانواده خود در استرالیا بمانند.
کارآفرین باید زیر 45 سال سن داشته باشد و از دولت ایالتی استرالیا جنوبی برای ایجاد مشاغل نوآورانه در ایالت پس از ارائه طرح توجیهی Business Plan ، از کارشناسان دولت ایالت استرالیای جنوبی تأیید کتبی دریافت نماید.
در بیانیه توضیحی این قانون آمده است: ” تایید دولت استرالیا جنوبی از تمام امکانات داخلی و بین المللی استفاده خواهد نمود تا اطمینان حاصل نماید که فقط کارآفرینان واقعی با ایده های نوآورانه به ویزای موقت دسترسی پیدا کنند ” و ” با جاهلین ایده بر اساس قانون برخورد خواهد شد”.
دولت محلی اعلام نموده است که ویزای جدید به ایجاد شغل بیشتر و جذب سرمایه گذار در ایالت کمک می کند.
ما اطمینان داریم که به این ترتیب می توانیم به این متقاضی ویزای استارت آپ ، بعد از شروع کار در استرالیا، اقامت دائم استرالیا جنوبی را ارائه نماییم زیرا آنها برنامه های کسب و کار خود را در قالب یک شرکت جدید موفق راه اندازی نموده اند و در ایالت ما شغل ایجاد می نمایند.”
ویزای استارت آپ استرالیا بدون سرمایه اولیه
رشد از دغدغه های اصلی مدیریت سازمان است. اما از مهمترین مهارتهای مدیر عالی سازمان نیست. برای صاحبان مشاغل ، اشتیاق و چشم انداز آنان نسبت به کسب و کارشان این است که شرکت خود موفق نمایند. مدیر دائم با خود میگوید که چرا ما رشد نمی کنیم ؟
مدیران غیرحرفهای که فقط در دو همایش شرکت کرده یا یک دوره MBA یکساله بی محتوا شرکت کرده اند ، دائما با 4 افسانه پیرامون ، موجب کندی یا عدم رشد سازمان خود میشود. بیشتر مشکل ما این است که مدرسان یا سخنرانان این کلاسها یا همایشها ، یا اصلا تجربه علمی ندارند و یا تجربه ایی در یک حوزه خاص مثل B2B یا B2C فقط دارند و ان تجربه را به زور میخواهند در مغز مخاطبان خود فرو نمایند.
در ادامه پنج مکالمه خود با مدیران را خواهم آورد. تمرکز آنها روی تمایل به رشد 10٪ ، 20٪ و حتی 30٪ در سال است. آیا شما نیز بر اثر همین افسانه ها در حال سقوط است؟
افسانه هایی که باعث جلوگیری از رشد
نتفلیکس Netflix در سال 1997 توسط Randolph و Hastings تأسیس شد و یکی از پیشروترین شبکههای پخش کننده تلویزیونی در جهان با داشتن مشترکین بیش از 75 میلیون در سراسر جهان به دلیل بیش از 100،000 فیلم در شبکه خود است.
طی سالها، Netflix موفقیتهای خود روشهای مختلفی را برای تکامل ترکیب بازاریابی خود برای افزایش و تولید سود معرفی کرده است. رقبای آن شامل HBO GO ، Vudu ، Hotstar ، Amazon Prime ، Hulu هستند که همگی هنوز نتوانستهاند از موفقیت نتفلیکس پیشی بگیرند. همچنین طی سالها ، سود Netflix به سرعت افزایش یافته است، زیرا خود را به عنوان یکی از بهترین اشکال پخش تلویزیونی تثبیت کرده است.
در اینجا به معرفی مارکتینگ میکس ( یا آمیزه بازاریابی ) نتفلیکس Marketing Mix of Netflix می پردازیم .
از زمان آغاز به کار ، Netflix از طریق روشهای خلاقانه خود ، خود را به عنوان ارائه دهنده خدماتی موفق معرفی نموده است. مشتریان Netflix این شانس را دارند که به هزاران فیلم و نمایش تلویزیونی که باهدف دستیابی به خواستههای مشتریان هر روز به روز رسانی میشوند ، دسترسی پیدا نمایند.
علاوه بر این ، نتفلیکس از طریق پست نیز DVD محتوای تصویری خود را ارسال مینماید که مزیت بزرگی در مواجه با رقبا به ویژه در بازه زمانی 1999 تا 2007 فراهم مینمود . این واقعا یک ایده خلاقانه و بسیار موفق بود. در سال 2012 ، سه نوع اشتراک برای مشتریان در نظر گرفته : فقط پخش آنلاین ، DVD به استثنای پخش آنلاین و DVD به همراه پخش آنلاین .
هر مدل اشتراک دارای ویژگیهای مختلفی از جمله سطح کیفیت مختلف HD ، تعداد صفحهای که میتوانید همزمان محتوا را تماشا کنید. Netflix را میتوان به عنوان یک محصول محسوس و محصول نامشهود طبقه بندی کرد. ملموس بودن به دلیل ارسال DVD ، سرویس نامحسوس نیز به دلیل پخش آنلاین است. این محصول در Xbox ، PlayStation و Wii نیز قابل دسترسی است. برنامه آن با Android و Apple IOS سازگار است و در تلفنهای هوشمند قابل دسترسی است.
ادامه : مارکتینگ میکس
چطور با استفاده از انواع روش ، که توسط متخصصان در خصوص نحوه تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل است میتوان سطح خود را افزایش دهیم.
اگر بخواهیم به زبان ساده بگوییم، اگر نداشته باشید، کسب و کار شما خواهد مرد و استثنائی نیز در این زمینه وجود ندارد. این موضوعی است که فراگیری روش امتحان شده را ضروری می کند. نکته اصلی دانستن آن است که چگونه بیم. این موضوعی است که من بیش از یک دهه در سراسر جهان در حال ترویج آن بوده ام. شناسایی مشتریان و روش موفقیت آمیز به آنها خصوصا در مورد شرکت های کوچک و متوسط و کارآفرینان یکی از بزرگترین چالش هایی است که می شناسم.
با در نظر داشتن این موضوع، ایجاد مهارت های خوب برای موفقیت شما ضروری است، بنابراین در اینجا مهارت های ضروری ارائه می شوند تا به شما کمک شود که تان را افزایش دهید و به موفقیت دست یابید. این روشهای برای همه افراد هستند، چه افراد مبتدی و چه افراد حرفه ای. قبلا 10 تکنیک طلایی را آموزش داده ایم ، اکنون 39 روش را بررسی مینماییم.
البته، محصول یا خدمت شما بهترین است. به همین دلیل هم هست که شما در این کسب و کار هستید. شما می خواهید دنیا این موضوع را بداند، اما نخست باید مشتریان تان را بشناسید. از قبل برنده بودن به این معنی است که پیش از ملاقات با مشتریان خود، هر آنچه می توانید انجام دهید تا همه جزئیاتی که به هدف تان کمک خواهند کرد را شناسایی کنید – از کوچکترین مشاهدات تا بزرگترین تصاویر.
نقاط قوت، نقاط ضعف، جاه طلبی ها، شکست ها، رقبا و چالش های مشتریان تان را بیابید. پیدا کردن آگاهی هر چه بیشتر قبل از ملاقات با مشتری نه تنها به شما اطمینان می دهد بلکه مشتریان را به سمت شما جلب خواهد کرد.
اگر آیین و مسلک شما باشد (و باید هم باشد)، محصولات و خدماتی که دارید می ید باید حامل ایمان شما باشند. به عبارت دیگر، قبل از اینکه به دیگران بید، باید محصول یا خدمت تان را به خودتان بید. این اولین گام در روانشناسی می باشد.
و اگر به آنچه دارید می ید ایمان کامل داشته باشید، شانس بیشتری خواهید داشت که این ایمان را در دیگران هم ایجاد کنید. اما چطور می توانید بفهمید که آیا فروخته شده اید یا نه؟ این را امتحان کنید: یک تکه کاغذ بردارید، یک خط در وسط آن بکشید. ستون سمت چپ را “فروخته نشده” و ستون سمت راست را “فروخته شده” بنامید. اکنون همه ویژگی ها یا جنبه هایی که دارید می ید را در ستون مربوطه لیست کنید. من حداقل هفته ای دو بار این تمرین را انجام می دهم.
حال با مولفه هایی از محصول یا خدمت تان که به طور کامل خود را وقف آنها نکرده اید به کار خود پایان می دهید – و می توانید بر روی آنها کار کنید تا نسبت به آنچه دارید می ید ایمان کامل پیدا کنید. تنها بعد از این کار است که برای آماده هستید.
شرکت مشاوره مدیریت اینتربرند Interbrand به عنوان شرکت صاحبنظر در عرصه تعریف استانداردهای برندسازی و همچنین ارائهدهنده یک استاندارد ارزش گذاری برند در جهان، لیست ۱۰۰ برند ارزشمند دنیا در طی سال 2019 را برای 20امین سالی متوالی اعلام نمود. تیم مشاوران مدیریت طبق سنوات ( ۲۰۱۳ , ۲۰۱۴ , ۲۰۱۵ , ۲۰۱۶ , 2017 , 2018 ) این اطلاعات برای شما محیا نموده است.
ارزشگذاری برند در استاندار اینتربرند بر اساس 10 معیار انجام میشود : وضوح، تعهد، حکمرانی، پاسخگویی، ارتباط، مشارکت، تمایز، انسجام، صحت و حضور. اپل به شدت از تعامل، تمایز و انسجام برخوردار بوده است.
ارزش برند اپل به 234.241 میلیارد دلار آمریکا رسید که نسبت به سال گذشته 9٪ افزایش داشته است. گوگل و آمازون در رتبه های 2 ، 3 با ارزش های تجاری به ترتیب 167.173 میلیارد دلار و 125.263 میلیارد دلار قرار گرفتند.
نسبت به ارزشگذاری 100 برند برتر در سال 2018 ، فیس بوک از رتبه نهم به رتبه دوازدهم سقوط کرد و ارزش برند با 12 درصد کاهش به 39.857 میلیارد دلار رسید.
امسال تازه واردی مانند Uber است که در این لیست رتبه 87 را دارد و رتبه 98 متعلق به LinkedIn است . در این گزارش همچنین مشخص شده است که صنعت خرده ی لوکس همچنان با سرعت رشد 11 درصدی نسبت به سال گذشته ، با سریعترین رشد در حال رشد است. Gucci به تنهایی شاهد افزایش 23٪ در ارزش برند خود در سال جاری بوده و به رتبه 33 رسیده است. همچنین در این لیست ، Louis Vuitton رتبه 17 و Chanel رتبه 22 را به خود اختصاص داده است.
ادامه مطلب : ۱۰۰ برند برتر و ارزشمند جهان در سال 2019
درباره این سایت